اخبار سایت
آرشیو
شماره پنجم نورهان خرداد 1391 (32)
شماره ششم نورهان مرداد1391 (36)
شماره هفتم نورهان آبان 1391 (25)
شماره هشتم نورهان دی 1391 (39)
شماره نهم نورهان بهمن 1391 (41)
شماره دهم نورهان اسفند 1391 (15)
شماره یازدهم نورهان اردیبهشت 1392 (17)
شماره دوازدهم نورهان مرداد 1392 (14)
شماره سیزدهم نورهان مهر1392 (17)
شماره چهاردهم نورهان دی1392 (19)
شماره پانزدهم نورهان فروردین 1393 (31)
شماره شانزدهم نورهان تیر 1393 (17)
شماره هفدهم نورهان مهرماه 1393 (29)
شماره هیجدهم نورهان دی ماه 1393 (18)
شماره نوزدهم نورهان خرداد1394 (31)
شماره بیستم نورهان مهر 1394 (29)
شماره بیست و یکم نورهان فروردین 1399 (45)
شماره بیست و دوم نورهان مهر1399 (31)
شماره ی بیست و سوم نورهان آذر 1399 (47)
شماره ی بیست و چهارم نورهان بهمن 1399 (82)
شماره ی بیست و پنجم نورهان فروردین 1400 (48)
شماره ی بیست و ششم نورهان خرداد 1400 (45)
شماره بیست و هفتم نورهان شهریور1400 (47)
شماره بیست و هشتم نورهان آذر 1400 (75)
شماره بیست و نهم نورهان خرداد 1401 (26)
شماره سی‌ام نورهان دی 1401 (29)
شماره سی و یکم نورهان آذر1402 (39)
تقویم
دوشنبه ، 10 ارديبهشت ماه 1403
21 شوال 1445
2024-04-29
آمار بازدید کننده
افراد آنلاین : 113
بازدید امروز: 6427
بازدید دیروز: 2660
بازدید این هفته: 9087
بازدید این ماه: 53410
بازدید کل: 14921501
فرم ارتباط


موضوع
نام و نام خانوادگی
ایمیل
شماره تماس
وبلاگ یا سایت
توضیحات



نقد خیر الله فرخی بر شورش علیه بی بی ام بود

نقد خیر الله فرخی بر شورش علیه بی بی ام بود
اشاره...
چند سالی ست که با کارهای شاعر جوان علی فتحی مقدم آشنا هست ام، چه زمانی که در مطبوعات کارهای اش را می دیدم وچه در کتاب هایی که قبلن از وی به چاپ رس ایده و افتخارخواندن اش را داشته ام. با این که او را شاعری جدی در این سال ها دیده ام، اما آن چنان که باید، نقدی در خور محتویات کتاب ها و نام شاعر نه خوانده ام. هم این امر سبب شد تا تفاوت پای تخت نشینی و حاشیه نشینی را با تمام وجودم احساس کن ام. بی دلیل نیست که هنرمندان شهرستانی سعی دارند به هر شکلی شده، به پای تخت مهاجرت کن اند، چرا که در مرکز کشور به راحتی می توان خود را به هنرمندان مطرح، نزدیک کرد و از حمایت های معنوی آن ها بهره برد. اما به کمک تکنولوژی و فعال شدن سیستم های کامپیوتری در کشور، و تمایل هنرمندان و فعالی یت آن ها از طریق وب لاگ ها و وب سایت ها، این فاصله ها تا حدود زیادی از بین رفت و هم آن گونه که امروز شاهد هست ایم، دیگر دست رسی به هنرمندان فعال و نام آشنا میسر گشته و نیازی برای مهاجرت جوانان هنرمند به شهرهای بزرگ، خصوصن پای تخت نیست و اگر رشد چشم گیری هم در این سال ها خصوصن در شعرهای جوان می بین ایم، بیش تر مرهون هم این فن آوری و گسترش آن در میان اقشار جامعه است، که تبعات مثبت آن را در سال های آتی بیش تر شاهد خواه ایم بود.
.....
با این همه، کتاب تازه منتشر شده ی ( شورش علیه بیْ بی ام بود ) توسط شاعر جوان و بسیار مستعد جناب علی فتحی مقدم سبب شد تا نگاه جدی هنرمندان را به خود جلب کن اد. کتابی که در وهله ی نخست با عنوانی متفاوت و ساختار شکن، عطش مخاطب را برای رسیدن به فضاهایی متفاوت دو چندان کرده است. در یک کلام، تازه گی مضمون ها، بدیع بودن شکل ها، تنوع در ساختارهای کلامی و شیوه مدرن بیانی و زبان آوری، مجموعه ای فراهم آورده، تا شاعر وجود خود و هنر بالنده اش را با تمام ویژگی های اش به نمایش به گزارد...شاعر از همان ابتدا و با اولین شعر، جنگی آغاز کرده، علیه تجاوز به حرمت ها، نابرابری ها و بی عدالتی ها، و علیه در بند گرفتار آمده ی نام ها و امکان مبارزه را در پناه شعر می بین اد و این امکان را در لایه های معنایی تضادها در وجه ساختاری شعر به مفهوم می رسان اد. 

و ما نا برابری رنگ ها را تجربه کردیم/ و...
ظاهر به هم ریخته ای دارد تن/ سلول هایی انفرادی که صورتم را شکل می دهند/ و هر کدام/ فتحی مقدم های متفاوتی را به بند کشیده/ و...
اینجا فقط امکان مبارزه از خواب هایم دیوار بلندی بود/ که پاورچین پاورچین/ پ
ا
ی
ی
ن
دربلندترین نقطه ازشعرایستاده ام...

وجوه استعاری زبان، در این شعرها به شاعر امکان تصویر پردازی های عینی و ملموس می دهد تا در پرداخت های مضمونی به عمق اثر بی افزاید، اگر چه دغدغه های احساسی به منفذهای فضای شعر رسوخ کرده و بیش تر فضاهای شعر را تحت تاثیر خود قرار داده است، اما در نهایت مخاطب را به یک هارمونی حسی و اندیشه ای در به هم آمیختن ترکیب کلمات می رسان اد...
چهره ی وطن در نظر و پیراهن سوخته ی کلماتم/ جمله ی به هم ریخته ای بود/ که هر کاری می کردم/ حکم دختر سال خورده ای را داشت با میانگین سنی کم حرف!/ ...
در این دفتر، ما به شکل تازه ای از ساختار نحوی کلام و آشنایی زدایی های حسی- عاطفی و پیچ ایدگی های مفهومی بر می خوریم . با آن که در تمامی شعرهای این دفتر، لحنی اعتراضی حاکم است اما این اعتراض ها بیش از آن که ریشه در تنفرداشته باش اد، ناشی از نوعی نگاه عاطفی ست.  انگار شاعر نه می توان اد شاهد خشونت ها و رفتارهای غیرانسانی برخی افراد جامعه نسبت به یک دیگر باش اد و به هم این جهت، بیش تر شاهد لحنی گاه عصبی و پرخاش گرانه از سوی او هست ایم...
با من بخواب اخوی!/ که از تصرف ناشناخته ها/ هر کثافتی که بخواهی می روُیم/ و فرقی نمی کند سبز گردنم جنگل به هم ریخته ای باشد/ یا به تحرک چند کلمه/ به همین سادگی برسینه هایم چنگ بزنی/ وقتی که زادگاهم را/ به بستر دیگری ترک گفته ام/ تا معطوف به رنگین کمانی در عمق آب های دور/ آبستن از وطن گریخته باشم/ ...
فتحی مقدم شاعری ست که می دان اد چه گونه ظرفی یت ها و امکانات تازه را به پیکره ی شعری اش تزریق کن اد. اگر چه گاه در بخش هایی از شعر، ایجاز را فدای محتوا کرده و فضاهایی که می توانست با ابزارهای مناسب تکنیکی پر کن اد اما به دلیل هم آهنگ کردن شکل با مضمون و امکان دادن به روند طبیعی شعر، روایت را پیش می برد.
مزاج من در جمله نویسی عاشقانه سرد است     درست/
دست و دلم به پوست تو درسطر بعد نمی رود است    درست/
اما چقدر می یو می یو به فتح تو آمدم نفهمیدی؟/...

آن چه شعرهای او را برجسته می سازد، نگاه مدرنی ست که به طبیعت اشیاء و پدیده ها دارد. بهره مندی از نوعی طنز اکسپرسیونیستی در لحظه ی اجرا و تزریق زیر پوستی آن به عرض گزاره ها موجب شده تا شاعر به صورتی درون گرایانه در ستیزه ی با جهان پیرامون قرار گیرد . استفاده از چون این امکاناتی در آفریدن یک اثر و رسیدن به یافته هایی نوین، دست شاعر را برای خلق آثاری متفاوت بازتر می کن اد. نگاه متناقض و چند وجهی به اشیاء ، ایجاد فضاهای عینی و حسی و قابلی یت تاویلی ، از شاخصه های بارز شعرهای این دفتر است...
همیشه ي خوابهایم / محیط زیست مناسبی / براي واقعیت تلخ ِ قورباقه هایی سمی بود/ اما دریغ از عبور حشره اي پلاستیکی / که دل به حقیقت مرگ بسته باشم وُ / او نیز / - دل به واقعیت پنهان در زبان خودش.../
در پوست خود کم آورده ام که بگویی نمی گُنجی/ نمی گُنجی که بگویی پرتاب سنگ، / غریزه ي عمیقی ست / که از روبروي سکوت می آید / و هرچه بیشتر شتاب می گیرد/دوباره ي برگشتن به سمت است!/به پیاده رویی که در بی بی ام وول میخورد/ و حلالیت کلمه هایی را می طلبد/ که علیه خودم شورش کرده اند.../
اما شما / مرا فقط از پشت شیشه نگاه کنید / وَ کف کنید از اینکه این شعر / بوی مرا به اندام خود گرفته است.../
در این نوع از نوشتار استفاده از" فرم باز"   جهت مانور افقی کلمات در ساخت جمله، نقش به سزایی را در کلیت اثر ایفا می کن اد به گونه ای که شاعر در استفاده از کلمه دست و دل بازی به خرج می دهد و در این ره گذر،کلمات و ترکیب های تازه ای وارد شعر می شوند که در نگاه مخاطب عام، شاید  غیر متعارف به نظر برس اد اما نمایش چون این حرکت های خلاقانه ای به جهت ایجاد معنا و مفاهیم متفاوت تر می باش اد. تمهیدات و ترفندهای زبانی از شاخصه های بارز شعر امروز ، در بین شاعران اکنونی ست. امروزه استفاده از چینش کلمات ، لحن و نحوه ی بیان به گونه ای ست که کم تر شاهد شباهت بین شعر شاعران و حتا شعری با شعر دیگر یک شاعر هست ایم. چرا که شاعر امروز به ارزش ویژگی کلمه ها پی برده است و تفاوت های شکلی و ماهوی کلمه، و ظرفی یت های معنایی و غریبه گردانی آن ها آشناست...
فصل تازه ای باش رو به لب های در آینه کرم خورده/ چاقویی باش که غریبه گردانی لهجه اش/ اندام نحیف مرا/ در راه راه پیراهن تو به جُرم می کشد/...
پدر را بگو پشت منتظرم بماند/ بزرگ می شوم حتمن!/...
و لاک/ چقدردلم می خواست می زدی/ به ناخن هایت/ به دریا/ به هر چه توی سرات می گذشت وُ/ به من نمی رسید/ واق واق هایی که/ مرا از اض اضلاع کودکیم دور می کردند/...
آن چه که بیش از همه در این سروده ها در ذهن رسوب می کن اد ، اروتیسم و نوع کارکرد اروتیکی شعرهاست. در گذشته شاعران کلاسیک و نو پرداز، بارها در آثارشان به مقوله ی  ( تن ) پرداخته اند و هر کدام به نوعی ، گاه آشکار و گاه پنهان، اما نوع نگاه شاعر و اهمی یت آن و شیوه ی پرداختن به این موضوع ، بسته به شرایط زمانه و نوع تفکر شاعر بوده و خواه اد بود. آگاهی به این موضوع که مرز میان مبتذل نویسی عوام فریبانه در حوزه ی اروتیسم متن ( که  تنها کیفیات روحی و دم دست مولف مد نظر است) و پرداخت حرفه ای اروتیسم در متن ( که بهره کشی هنری از کیفیات روحی مولف در برخورد با ویژگی کلمه ها مد نظر می باش اد) موجب شده علی فتحی مقدم  سعی  کن اد  زنجیر اسارت را از دست و پای ذهن دگم ستیز اش باز کرده و در حالی که شرایط اجتماعی- فرهنگی جامعه تا حدود زیادی از این شیوه ی گفتاری و نوشتاری دوری می جوی اد به چون این ادبیاتی روی بیاورد و جالب این که در این کارها او را رمانتیک نه می بین ایم بل که نوعی  نفرت در پس کلام و اندیشه ی او در جریان است که منجر به نوعی ادبیات سیاه و ضدی یت با خود آزاری و خود فریبی گشته است.در نگاه او استفاده از این ژانر ادبی بیش تر به عنوان ابزاری فرا معنایی و حتا فرا ساختاری ست، هم آن گونه که در اغلب شعرهای این مجموعه می بین ایم، شاعراز هر وسیله و ابزاری جهت شکستن معنا و ساختار شکلی و کلامی بهره برده است. 
همیشه ی بغل کردن هایت / کرگدنی که در آغوشم بیدار می شود / شکل تف کردن تجربه ای ست / که با دایره ها در میان می گذاری.../
از غروب یک تابلوی رئالیستی گرفته/ تا پستان های سورئالیستی یک درخت/ ذهنم را باز می گذارم/ برای روزهایی که از باغچه خالی ام/...
تعارف سیگار کون سفید/ بخت دختری بود/ که ریه هایم را سیاه کرد/ و به روی خودش نیاورد زندگی/...
ای ...ران عزیز!/ آنقدر لذیذ بوده ای که رویت بنویسند/ این بسته جنسی است/ با احتیاط در ذهن مخاطب حمل شود/ که مخاطب عطسه در برآمدگی پیش از شکاف تو با فعل هاست که می کند/...
درخاتمه باید عرض کن ام شعرهایی در این دفتر خواندم که نشان از نبوغ و احساس و پشت کار شاعر داشت و با گذشت زمان وکسب تجارب بیش تر، کارهایی مانده گارتر و متفاوت تر از این شاعر پیشرو شاهد خواه ایم بود. با قطعه ای از این دفتر به یاد ماندنی ، نقد گونه ام را به پایان می برم...
قول داده ام به جای عروسک/ جوراب های پوسیده ات را از تخیل پر کنم / تا ادای معشوقه ای را در بیاورد که زنم نیست!/ و مثل ظروف یک بار مصرف/ چقدر دل کندن از او آسان بود/ (درارتفاع) / وقتی عروسی را از دست می دادی/ که دوستم داشت مجردی ام را / زیر ناخن هایش له کرده بود بی انصاف/... 

                                                    خیرالله فرخی






ثبت نظرات


موضوع
نام و نام خانوادگی
ایمیل
شماره تماس
وبلاگ یا سایت
توضیحات