اخبار سایت
آرشیو
شماره پنجم نورهان خرداد 1391 (32)
شماره ششم نورهان مرداد1391 (36)
شماره هفتم نورهان آبان 1391 (25)
شماره هشتم نورهان دی 1391 (39)
شماره نهم نورهان بهمن 1391 (41)
شماره دهم نورهان اسفند 1391 (15)
شماره یازدهم نورهان اردیبهشت 1392 (17)
شماره دوازدهم نورهان مرداد 1392 (14)
شماره سیزدهم نورهان مهر1392 (17)
شماره چهاردهم نورهان دی1392 (19)
شماره پانزدهم نورهان فروردین 1393 (31)
شماره شانزدهم نورهان تیر 1393 (17)
شماره هفدهم نورهان مهرماه 1393 (29)
شماره هیجدهم نورهان دی ماه 1393 (18)
شماره نوزدهم نورهان خرداد1394 (31)
شماره بیستم نورهان مهر 1394 (29)
شماره بیست و یکم نورهان فروردین 1399 (45)
شماره بیست و دوم نورهان مهر1399 (31)
شماره ی بیست و سوم نورهان آذر 1399 (47)
شماره ی بیست و چهارم نورهان بهمن 1399 (82)
شماره ی بیست و پنجم نورهان فروردین 1400 (48)
شماره ی بیست و ششم نورهان خرداد 1400 (45)
شماره بیست و هفتم نورهان شهریور1400 (47)
شماره بیست و هشتم نورهان آذر 1400 (75)
شماره بیست و نهم نورهان خرداد 1401 (26)
شماره سی‌ام نورهان دی 1401 (29)
شماره سی و یکم نورهان آذر1402 (39)
تقویم
شنبه ، 11 فروردين ماه 1403
21 رمضان 1445
2024-03-30
آمار بازدید کننده
افراد آنلاین : 260
بازدید امروز: 473
بازدید دیروز: 12701
بازدید این هفته: 473
بازدید این ماه: 111967
بازدید کل: 14687082
فرم ارتباط


موضوع
نام و نام خانوادگی
ایمیل
شماره تماس
وبلاگ یا سایت
توضیحات



روحی خیس، تنی تر و صبح در ساک


                                     افشین شیخ زاده  



نگاهی به مجموعه شعر"روحی خیس، تنی تر و صبح در ساک" سروده ی مسعود احمدی


این کتاب مجموعه ای از شعرهای مسعود احمدی است که در فاصله ی سالهای 69 تا 71 سروده شده اند و در دهه ی هفتاد از سوی نشر همراه منتشر شده است .
این مجموعه در دو بخش تدوین شده که هر بخش نیز خود شامل بخشهای دیگری است:
1-روحی خیس،تنی تر{1-روحی خیس،تنی تر(5قطعه)،2-و حتی ،حتی روح من(8قطعه) و3- واژگان(23قطعه)}
2-صبح در ساک {1-صبح در ساک(15قطعه)،قابیل در آینه(9قطعه)،3-ترانه هایی برای تارا(3قطعه)،4-سپور صبح(5قطعه)،5-صبح(3قطعه)و6-درخت خسته(3قطعه)}
این دفتر مسعود احمدی را شاعری معرفی می کند که نگاهی عمیق به ادبیات کلاسیک این مرز و بوم داشته و درخت شعرش ریشه در خاک برومند ادب دیرسال پارسی و  شاخ و برگی در هوای اکنون ایران و جهان دارد.
توجه به قافیه به عنوان یکی از ویژگی های بارز شعر کهن از دلبستگی شاعر به ادبیات کلاسیک حکایت می کند و کمتر شعری از این مجموعه را می توان یافت که احمدی در آن به کارکرد قافیه توجه نکرده باشد:
با تو در راه/ شور سرسختی/احساس نیکبختی/ و آرزوی با او بودن/گفتن،شنودن،آسودن/و باری دیگر/میان بازوانش غنودن ص  14
پیراهنی قطره ریز بر رخت آویز/و از تنی تر،روحی خیس/هوای خانه عطرآمیز    ص  14
پیراهنش را بر شاخه ای می آویزد/و از پس نفسی عمیق/ با باران می آمیزد     صص 15و16
تفاله ها و باورهای شکسته/نخاله ها و آرمان های گسسته/قراضه ها و امیدهای خسته  ص 150
از دیگر صنایع ادبی و شگردهای زبانی که در ادبیات کلاسیک ما ردپایی برجسته دارند و مسعود احمدی نیز در این مجموعه به آنها توجه وافری نموده است؛واج آرایی یا نغمه ی حروف است که به موسیقی درونی شعر سپید  یاری فراوان رسانده و می رساند :
تر، تازه، ترانه خوان ص18 (تکرار حرف ت)
نه از درد، نه از اندوه، نه از نومیدی ص12 (تکرار حرف د)
غبار نمی ماند/نه بر برگ/ نه بر آب/ و روح باز می آید ص13 (تکرار حرف ب)
سرخورده،سراسیمه،سرگشته – من  ص35 (تکرار حرف س)
پیران/پدران/پهلوانان  ص52 (تکرار حرف پ)
شبی را/که ماهش/شاهد شکیبای شهادت ستاره بود ص64 (تکرار حرف ش)
دری که باز بر نیازبازمی شود/ وبازبرمجازص 64(تکرار حرف ز)
احمدی گاه دست به ساخت ترکیبات تازه می زند و صد البته شاعران و ادیبان می توانند بر اساس ساختار و  دستور زبان پارسی تعابیر و ترکیبات نو خلق کنند.مانند ترکیب «قطره ریز » به عنوان صفتی برای «پیراهن» در سطر«پیراهنی قطره ریز بر رخت آویز» یا «آبچکان» در پاره ای از شعری دیگر « زمین خیس / زمان آبچکان...».
شعرهای این کتاب در بازه های زمانی نزدیک به هم سروده شده اند که نشان از زیست شاعرانه ی مسعود احمدی و زندگی و دم زدن او در هوای تازه ی شعر دارد.گاه مضمون و عبارات در دو شعر متوالی آن قدر نزدیک به هم است که گویی شاعر دو اجرای نه چندان متفاوت از یک شعر را ارایه داده است و نه دو شعر مستقل و مجزا را؛هر چند این مشابهت در مجموع به یکدستی و هماهنگی کتاب کمک شایانی می کند.
اما در برخی از اشعار احمدی به سمت شعارزدگی می لغزد و به جای نشان دادن ، توضیح می دهد :
روح لته ای چرکین:/دستمالی/ آلوده با شکست،ترس/اندوه،یاس/ و احساس بدآیند خواری،شرمساری،بیزاری.  ص10
نه یک بار/ بل بیش از هزار بار/ با خود گفته ام     ص86
در شعرهایی از این مجموعه ذهن و زبان احمدی به بیان و نگاه شاملو متمایل می شود و لحن آرکاییک آنها ،شعرهایی از شاملو را فرایاد می آورد:
هنگام/هنگام که بمیری/برای تو/هر بود نابود می شود:
آب و سنگ / رفتن و درنگ /حتی/پرنده ای /که امانتدار خسته رهایی بود ص 30
دیگر /نه شکست هست / نه پیروزی/نه اندوه / نه شادی/نه خیزش تن/نه جنبش جان/.../حتی/طعم نخستین بوسه ای/که از دهان او برداشتی ص34
راست بدان گونه که کلمه ای به وقت فراموشی/درست بدان سان که هر چیز به هنگام خاموشی  ص32
مرگ /با تو چه تواند کرد/اگر به تمامی زیسته باشی/و احساس امنیت / تنها رویایی نبوده باشد؟  ص41
صدها ناصری با صلیب هاشان بر دوش/روی با جلجتا دارند    ص105
پرستندگان پروردگارانی که خود باشند/ در بند بنده ای که تو باشی/.../تا بدانم/که عاشق ترین مردمان/آزاده ترین ایشان است  ص90
استفاده از واژگان کهن هر چند نشان از مطالعه و تعمق شاعر در شعر کهن دارد ؛گاه شعر را نازیبا کرده و از یکنواختی دور می کند مگر این ویژگی را برای زبان شعری خود برگزیده باشیم چنان که شاملو و اخوان که در این صورت لغات کهنه و نو در بافت شعر چنان به هم تنیده می شوند که شعری یکپارچه و هماهنگ را می آفرینند:
نه یک بار/ بل بیش از هزار بار/با خود گفته ام   ص86
آن سان که هستم باورم کن    ص37
دوستی/بادام بی مغز است/ و وفاداری /گردکانی پوک... ص56
یکی دیگر از شگردهای زبانی مسعود احمدی آوردن سه صفت متوالی در بخش هایی از شعر است که به کرات در این دفتر استفاده شده است:
دوان / به سوی تو می آیم/سرمست،سبکبار،از صبح سرشار  ص93
هوا تر /زمین خیس/زمان آبچکان/و تو/تو هنوز:/خسته،نومید،ناتوان   ص18
هیچ/هیچ کس نمی بیند/مگر تو/که روح باز می آید:/تر،تازه،ترانه خوان    ص18
فردایی/فردایی که می دانم/اگربروی باز می آیی:/سرفراز،سرخوش،سرمست   ص66
مسعود احمدی از شاعران خوب هم روزگار ماست،شاعری که به نظر می رسد تاثیر قابل توجهی بر شاعران جوانتر گذاشته است.از شاعران جوان دهه های هفتاد تا اکنون می توان شعرهای بسیاری مثال زد که شبیه شعرهای صفحات 113 تا 127 این کتاب سروده شده اند.
یکی دیگر از شگردهای شاعر آوردن یک شئ مادی در کنار یک مفهوم معنوی است که در بسیاری از شعرهای این دفتر به چشم می خورد و لذت شعری خاصی را به خواننده منتقل می کند:
در جیب های کت/ خرده های نان و تنهایی انبوه
در جیب های جلیقه/ ذرات توتون و تراشه های اندوه  ص119
از تمامی وطن با او/پاره ای/از چمن پریشیده و تکه ای از آواز شکسته قناری/ در دستمالی   ص126
بر دم جاروی او / با تراشه و تریشه، ته مانده  ترانه/ و پسمانده رویا ،با خس و خاشاک   ص149
درون مایه ی اشعار مسعود احمدی اما احترام به انسان و به قول شاملو رعایت کردن انسان و گرامیداشت عشق و دوست داشتن وتکریم امنیت و حقیقت و برابری  و همه ی روشنایی ها و خوبی های جهان  و نکوهش سیاهی ها و ستمگری و ستمکشی ها  و ناامنی و دروغ ومبارزه با همه ی بدی های جهان است که والاترین هدف ادبیات نیز همین باید باشد:
پس/ تا هستم / دوستم بدار/ با غرورهای بی مقدار/ روحم را میازار/ و به وقت همامیزی /روحت را نیز به من واگذار   ص32
اگر به تمامی زیسته باشی/ و احساس امنیت / تنها رویایی نبوده باشد   ص42
تا من بتوانم/ با احترام به تو / و اعتماد به خویشتن / سر بر دامانت بگذارم   ص50
تا شاید/ معنای تو/ مفهوم خود/ حقیقت انسان را بدانم   ص63
اینجا/ درخت،درخت است/ اگرچه برهنه / و انسان،انسان/ اگرچه عریان     ص65
مسعود احمدی به جزییات زندگی انسان معاصر هنرمندانه می نگرد و هر پدیده و حتی هر شئ دم دست و پیش پاافتاده می تواند برای او الهام بخش شعری ناب باشد:
بر در هر خانه / کیسه ای زباله / و در هر کیسه / پاره ای از دیروز  ص150
او نگاهی ویژه به طبیعت و حتی به واژگان دارد،آن گونه که سپهری از ما می خواهد:«جور دیگر باید دید» و «واژه باید خود باد ، واژه باید خود باران باشد» و از ما می خواهد که به واژگان دوباره نگاه کنیم و کارکرد و نقش واژگان را دوباره بشناسیم و از هر واژه ، به مابه ازای بیرونی آن یعنی مسما و شئ موجود در طبیعت متوجه شویم:
ای کاش/ای کاش/پرنده،پرنده بود/ و آسمان،آسمان./درخت،درخت/و انسان،انسان    ص50
آدمیان/واژگانند:/کبر و فروتنی/خشم و خویشتنداری/تازیانه/چیزی نیست جز تو/ و زنجیر/چیزی است نه جز من    ص51
درخت /چیزی نیست/ مگر امانتدار خسته پایداری / و پرنده،هیچ / مگر جورکش ستمدیده رهایی     ص55
فرصتی / تا از نو به هستی بنگرم:/ به آسمان/و پرنده/ به بهار/ و درخت   صص58و59
برانم/تا/تا هر چیز/همان باشد که هست/و انسان/ آنی که می باید/شب،شب باشد/نه چیز دیگر/و روز،روز/نه آنی که نمی باید.ص71
دو بخش پایانی کتاب با نام های «صبح» و «درخت خسته» در قالب نیمایی سروده شده اند.این اشعار با وجود مضمون زیبا و شعریت بالا به زعم نگارنده ی این سطور ،ضعف تالیف دارند مثلن کاربردافعال «بنشست»و«بگرفت» به جای «نشست» و «گرفت»به ضرورت رعایت وزن؛ ناتوانی شاعر را در برونشد از تنگنای وزن عروضی افشا می کند و نشان می دهد که احمدی شاعر نیمایی سرای موفقی نیست. هرچند انتخاب این قالب و عنوان«درخت خسته» برای «مهدی اخوان ثالث» با توجه به زحمات اخوان در پیشبرد شعر نیمایی و تبیین مبانی آن بسیار بجا و مناسب به نظر می رسد.
در پایان بد نیست به جهت رعایت حرمت کلمه که ابزار کار شاعران است یک غلط چاپی را نیز در این کتاب یادآوری کنم.کلمه ی «مرهم» به معنای آن چه بر زخم می گذارند،در این کتاب به صورت «مرحم» نوشته شده است که امیدوارم در چاپ های بعدی کتاب اصلاح شده باشد:
با بوسه / بر زخم هایش مرحمی بگذار   ص26
زخم هایت را مرحم می نهم  ص 101
با آرزوی سلامت و بهروزی برای شاعر خوب هم روزگارمان:مسعود احمدی





تشکر و قدردانی

دوست جوانم جناب آقای شیخ زاده از اینکه با صرف وقت گرانبهای خود مجموعة «روحی خیس، تنی تر و صبح در ساک» بنده را مورد بررسی قرار داده اید بسیار مشعوف و ممنونم، بالاخص که از نوشتة حضرتعالی نه تنها بهره مند که متلذذ نیز شدم. توفیق روز افزون شما را آرزومندم. با احترام، مسعود احمدی

ارسال شده توسط مسعود احمدی ، در تاریخ 1391/11/07


ثبت نظرات


موضوع
نام و نام خانوادگی
ایمیل
شماره تماس
وبلاگ یا سایت
توضیحات