احمد ارجمندی
دوستت دارم
با فونت درشت و گل هاي فراوان در حاشيه
همين جمله كافيست
به حاشيه برويم
و شاخه گلي به نيت چيدن
گناه كنيم
گناه كوچكي است
سركشيدن نيمي از نيمه ي پر ليوان
به سلامتي كسي
نگران نباش
كسي نيست
من
تو
و خدا براي پيچيده تر شدن موضوع
در زير نويس متن چيزي خواهم نوشت
در اين حوالي كه
تمام ضمير هاي مجهول دنيا تويي
و خدا هم شاهد است
خدا شاهدست
وقتي از متن
بیرون ميرفتم
خرده كلماتي توي راه ريختم
كه گم نشود راه
در راه گم نشوم
راه راه شدم
گوره خري شدم
بيشتر نجيب و كمتر وحشي
كه با تمام خريت خود به عبور فكر مي كرد
نه مرزهاي ابروي ياري
كه خليجش هميشه فارس باد
امان از تمام حاشيه هاي خليج
خصوصا جا هايي كه عرب ني انداخته
تا من بندري نفس بكشم
وتو
در این حاشیه امنیت
گره از زلف باز كن و برقص
تا نيمه ديگر پر ليوان را
از تشنگي بزنيم
توي دريا
و شيرين كنيم
دنياي كوچك اين حواشي را
كار تمام است
تمام گل ها را چیدیم
البته با عشق
تمام خليج ها را فارس خوانديم
البته با ترديد
به غرور ملي كس بر نخورد
بر مي گردم
خرده كلمكات را جمع می کنم
از تن این گوره خر وحشي
وپرت می کنم توي متن
مثل گه به اين زندگي سگي
دوستت خواهم داشت
با فونت معمولی
و گل های بجا مانده در حاشیه