مسعود احمدی
مختصری درباره ی شمس آقاجانی و
شعراش
استاد رضا براهنی همانند
دیگر اساتید پیشرو در کارگاه خود جمعی از جوانان را با آراء و نظریات متأخر فلسفی،
هنری و ادبی آشنا نمودند. بدیهیست
که در مجال تنگ یک کارگاه نمیتوان به همة سطوح و زوایای هر مبحث پرداخت و این
وظیفة دانشپژوهان است که با رجوع به منابع و مؤاخذ دانش خود را عمیق و تکمیل
نمایند. به گمان من از میان اعضاء این کارگاه عباس حبیبی بدرآبادی، هوشیار
انصاریفر، فتاح محمدی، شمس آقاجانی، اردلان عسکری و
انگشتشماری دیگر آنچه را که یک پژوهندة خوب میباید انجام دهد، دادهاند.
در اینجا به میزان وسعت و عمق دانش نامبردگان و
چند و چون تألیفات آنها نمیپردازم اما نظر به اینکه پس از سالها دفتر تازهیی
از سرودههای شمس آقاجانی به بازار آمده است دربارة شعر وی چند نکته را
یادآور میشوم:
1- اشعار «مخاطب اجباری» که
اولین دفتر شمس آقاجانیست به حکم شعوری شورمند پدید آمدهاند.
به عبارتی دانشِ نظریِ درونیشده و آمیزهیی از احساسات، عواطف، شور و... اشعاری
را سامان دادهاند که در نوع خود کمنظیراند و جذاب. در واقع اشعار دفتر یادشده برخلاف
بسیاری از سرودههای مدعیان رنگارنگ ساختارشکنی و غریبهگردانی و... به راستی نحلهیی
را نمایندگی میکنند که در شعر معاصر ایران جایی درخور دارد.
2- «گزارش ناگزیری» دومین مجموعه این شاعر که به
سال 1391 در دسترس خواهندگان و خوانندگان شعر معاصر قرار گرفته است، اگرچه آن سان
که «مخاطب اجباری» مقبول و مطلوب صاحب این قلم نیست اما تجربهیی تازه است که بار
عاطفی و احساسی آن بر دستاوردهای زبانی آن میچربد. امید دارم که این شاعر کمافیالسابق
به مخاطب نظری نداشته باشد و اجازه دهد مخاطبین بالقوة او، وی را جستجو نمایند و
بیابند.
3- از آنجا که شمس آقاجانی را شاعری متوسع
میدانم، تردید ندارم که نکات مذکور را در کنار آراء دیگران قرار خواهد داد و خود
را از جوهرة آنچه عالمانه و صادقانه ابراز شده است محروم نخواهد کرد.