اخبار سایت
آرشیو
شماره پنجم نورهان خرداد 1391 (32)
شماره ششم نورهان مرداد1391 (36)
شماره هفتم نورهان آبان 1391 (25)
شماره هشتم نورهان دی 1391 (39)
شماره نهم نورهان بهمن 1391 (41)
شماره دهم نورهان اسفند 1391 (15)
شماره یازدهم نورهان اردیبهشت 1392 (17)
شماره دوازدهم نورهان مرداد 1392 (14)
شماره سیزدهم نورهان مهر1392 (17)
شماره چهاردهم نورهان دی1392 (19)
شماره پانزدهم نورهان فروردین 1393 (31)
شماره شانزدهم نورهان تیر 1393 (17)
شماره هفدهم نورهان مهرماه 1393 (29)
شماره هیجدهم نورهان دی ماه 1393 (18)
شماره نوزدهم نورهان خرداد1394 (31)
شماره بیستم نورهان مهر 1394 (29)
شماره بیست و یکم نورهان فروردین 1399 (45)
شماره بیست و دوم نورهان مهر1399 (31)
شماره ی بیست و سوم نورهان آذر 1399 (47)
شماره ی بیست و چهارم نورهان بهمن 1399 (82)
شماره ی بیست و پنجم نورهان فروردین 1400 (48)
شماره ی بیست و ششم نورهان خرداد 1400 (45)
شماره بیست و هفتم نورهان شهریور1400 (47)
شماره بیست و هشتم نورهان آذر 1400 (75)
شماره بیست و نهم نورهان خرداد 1401 (26)
شماره سی‌ام نورهان دی 1401 (29)
شماره سی و یکم نورهان آذر1402 (39)
تقویم
دوشنبه ، 10 ارديبهشت ماه 1403
21 شوال 1445
2024-04-29
آمار بازدید کننده
افراد آنلاین : 111
بازدید امروز: 5826
بازدید دیروز: 2660
بازدید این هفته: 8486
بازدید این ماه: 52809
بازدید کل: 14920900
فرم ارتباط


موضوع
نام و نام خانوادگی
ایمیل
شماره تماس
وبلاگ یا سایت
توضیحات



رؤیت نیمه‌ی دیگر تاریخ

                                     
                                      مهرنوش قربانعلی


  

رؤیت نیمه‌ی دیگر تاریخ


از اندیشه‌های جاری در نظریه‌ی چند صدایی یكی مفهوم دیگربودگی است؛ دیگری و صدای او برای بازنمایی من كه هویت‌اش تا حدی در دیگربودگی‌ست، برای متن چندْآوا و فاقد مركزیتی محوری ضروری‌ست. از همین روست كه در شعر بلند «تحشیه بر دیوار خانگی» هوشیاری ذهن شاعر در نقش مدیومی ظاهر می‌شود كه با هویتی از زن- تاریخ به احضار زنانی كه هریك نماینده‌ی دوره‌ای تاریخی هستند؛ می‌پردازد تا شقه‌شقه صدای‌شان را بشنویم و هویت مؤنث شعر كامل شود.

 

این همه تعویذ و این همه اسب شهید از شاهنامه می‌آیند/مادرم فردوسی/ ادبیات فارسی درس می‌دهد  (ص. ٩)

 

با توجه به این كه شاهنامه جزو مآخذی است كه بخشی از تاریخ اسطوره‌ای-افسانه‌ای و حقیقی ایران را بازتاب می‌دهد؛ مادر كه نمادی از زن- سرزمین- راوی‌ست در ارتباطی تنگاتنگ با نگرشی تاریخی قرار می‌گیرد.

 

او (راوی- شاعر) فرآیند مسخ و پرداخت به صورتی خیالی و فرضی از تاریخ را پس زده و به تاریخ‌نگاری زنانه‌ای دست می‌زند؛ یعنی توجه به نیمه‌ی دیگری كه در روایت‌های شفاهی تاریخی كه از طریق نقال‌ها، قصه‌گویان و روایان خبر ثبت شده نیز نقش پُررنگی از آنان دیده نمی‌شود و اغلب در در درجه‌بندی‌های قاطعانه امكان هرگونه تلاقی و همكاری بین مذكر و مؤنث اگر نخواهیم بگوییم از بین می‌رود؛ محل بروز جدی پیدا نمی‌كند.

 

 « تحشیه بر دیوار خانگی » بنابر نقشی كه در نهاد خود دارد؛ از تعدد راوی :

 

-   راوی- شارح  با گرایش زبانی متون كلاسیك

-   راوی- شارح  با گرایش زبانی امروزی

  -  راوی- شاعر

و تنوع زبانی- ساختاری بر خوردار است.

 

ملایی كه از كتابت ابجد رانده‌اید/ به قهر سمت مسجد جامع می‌رود                (ص. ٧)

 

خانوم زندگی/ آفتاب‌اش را كشید روی روسری پهن و رفت/بندر پا كوتاه/ خودكشی ترسو/

واویلای آفتابی كه شب‌های جمعه می‌میرد/جریده‌ی دنیایی كه مشق می‌كردم/تاریخی‌ست

كه در آن /همه چیز به النگوهای عمه می‌آید            

(ص. ٢٤)

 

پس آن همه شتاب انگار بیهوده بود/ و آن همه دوشاب/ وقتی كه مثل ریشه‌های گون تلخ می‌شدم می‌ریخت.../تلخم تلخ زهر/ و دایه دایه وقت جنگ من است          (ص. ٢٢)

 

در شعر «تحشیه بر دیوار خانگی» فراسوی دایره‌ی عشق، شاعری را می‌بینیم كه جهان دیگری با همان ارزش دارد و تمایلات او به روحیات اجتماعی پیوند خورده است. او زنانی را در شعرش یادآوری می‌كند كه در عرصه‌ی شعر یا اسطوره نقشی پویا، غیر منفعل و متفاوت داشته‌اند:

 

-  چه تذكره‌ای/ وقتی كه جار كهنه تكان می‌خورد/ و "نیم تاج سلماسی" شعری بلند می‌گوید

(ص. ١١)

 

-  غرق در شرح حال "طاهره" از پشت بام می‌رفتم/در باغ ایلخان تكه‌تكه‌ام از غم تلوتلو

می‌خورد/ در نسخه‌های خطی قاجار شاعر می‌شدم                 

(ص.١٦)

 

- برای بیت‌های "رابعه" خلوت كنید/ كه كار تمام است              

(ص.١٨)

 

« پگاه احمدی» هر چند نگرش و رویارویی غالب با زنان را در دوره‌های  مختلف مورد بازنمایی قرار می‌دهد اما با چرخش‌هایی كه در روایت ایجاد كرده است و تنوع حاكم بر این شعر و فضای چندسویه‌ی آن به سمت عجز و لابه پیش نمی‌رود؛ بلكه در آن با هوشیاری زنی روبه‌روییم كه جزئیات نامكشوف نابرابری‌های اجتماعی را به دید می آورد تا فرصتی برای دادجویی باشد:

 

حوالی شمشادهای باغ فیض خاطره‌ای نیست/ فرشی بر ایوان خانگی كه غلط پهن شد/

خون و جنون زن را روی انار ریخت و تاریخ حوض‌خانه به آخر رسید/ و خون... وخون...

و خون سهراب و رودابه در رستم همیشه یك نفرند        

(ص.١٥)

 

چه حافظه‌ای در كاشی‌های اصفهان آبی است/ بر خواهران طولانی بیغاره می‌زنند و زن‌های متعه نوحه می‌خوانند/ امشب تمام پرده‌های مرا پاك می‌كنند/ فردا از قرائت این زندگی به سنگ خواهد رسید!               

(ص.١٢)

 

سرشت زنانه‌ی این شعر با ایهام چندْلایه‌ی نام"ایران" زن- سرزمین-مادر و دغدغه‌های درهم تنیده‌ی ایران، شاعر، زن، مادر در «تحشیه بر دیوار خانگی» وجوهی شگفت پدید آورده است:

 

و من زن‌ام/ ظنین به سر گذشت خودم/ ایران دلگیری كنار بقعه‌ی شاه عبدالعظیم!      (ص. 11)

_تمام بیستون همین چمدان بود!/ ایرانی كه از زیر قرآن می‌گذشت/ با پیراهن پری می‌رفت پشت مهرآباد، اشك از گونه‌ام ...               

(ص. ٢٣)

 

« پگاه احمدی» در این شعر گرایش و سمت و سوهای نگاه متافیزیكی، شهودی خود را كه در شعرهای بعد از این مجموعه پی‌رنگِ بارزی می‌شوند؛ نشان داده است :

 

دلم شبیه مسجدالاقصی است/ سیرم سیر" ناطق معربد" از این گفت!/ دیگر نه خوب نه زشتم/ در ابر، مرغ هوایی‌ام/ بر خاك/ من گریه‌ام، چراغم، ماهی‌ام/ كجای جهان می‌بری‌ام؟/ این

 

سهراب "ادبیات " من است!/ دوال گرفتید و خوب شهیدش می‌كنید    

(ص. ٢٨ – ٢٩)

 

طوماری پشت در است/ اما من از دو گوشواره كر هستم/ خدا نگاه كنید به این سقف!/ و در ادامه‌ی من "بایزید" بخوانید!/ خدا خدا خدا چه زندگی بدی بود این هوا/ و این نفس تنگی، چه دكمه‌های له شده‌ای داشت!

(ص. ٢٣)

 

هم چنین جستجوگری، پیشنهاد آفرینی و تكاپوهای فكری-سبكی او را می‌بینیم كه نظر به هستی شعر دارد.


 







ثبت نظرات


موضوع
نام و نام خانوادگی
ایمیل
شماره تماس
وبلاگ یا سایت
توضیحات