اخبار سایت
آرشیو
شماره پنجم نورهان خرداد 1391 (32)
شماره ششم نورهان مرداد1391 (36)
شماره هفتم نورهان آبان 1391 (25)
شماره هشتم نورهان دی 1391 (39)
شماره نهم نورهان بهمن 1391 (41)
شماره دهم نورهان اسفند 1391 (15)
شماره یازدهم نورهان اردیبهشت 1392 (17)
شماره دوازدهم نورهان مرداد 1392 (14)
شماره سیزدهم نورهان مهر1392 (17)
شماره چهاردهم نورهان دی1392 (19)
شماره پانزدهم نورهان فروردین 1393 (31)
شماره شانزدهم نورهان تیر 1393 (17)
شماره هفدهم نورهان مهرماه 1393 (29)
شماره هیجدهم نورهان دی ماه 1393 (18)
شماره نوزدهم نورهان خرداد1394 (31)
شماره بیستم نورهان مهر 1394 (29)
شماره بیست و یکم نورهان فروردین 1399 (45)
شماره بیست و دوم نورهان مهر1399 (31)
شماره ی بیست و سوم نورهان آذر 1399 (47)
شماره ی بیست و چهارم نورهان بهمن 1399 (82)
شماره ی بیست و پنجم نورهان فروردین 1400 (48)
شماره ی بیست و ششم نورهان خرداد 1400 (45)
شماره بیست و هفتم نورهان شهریور1400 (47)
شماره بیست و هشتم نورهان آذر 1400 (75)
شماره بیست و نهم نورهان خرداد 1401 (26)
شماره سی‌ام نورهان دی 1401 (29)
شماره سی و یکم نورهان آذر1402 (39)
تقویم
شنبه ، 1 ارديبهشت ماه 1403
12 شوال 1445
2024-04-20
آمار بازدید کننده
افراد آنلاین : 56
بازدید امروز: 2482
بازدید دیروز: 7558
بازدید این هفته: 2482
بازدید این ماه: 2482
بازدید کل: 14865389
فرم ارتباط


موضوع
نام و نام خانوادگی
ایمیل
شماره تماس
وبلاگ یا سایت
توضیحات



تعدد تن در صیام صدا

                                        
                                             افسانه نجومی


              تعدد تن در صیام صدا

 

    مکث و مروری بر مجموعه شعر" با پریان گریخته از شیشه‌های عطر " سروده‌ی بهمن ساکی ، 1394

 

 

وقتی تفکر و اندیشه وجه غالب یک اثر قرار می‌گیرد، روند گزاره‌ها پس از گذر از فیلترهای حسی – عاطفی و گذار از لایه‌های رنگارنگ تخیل شاعرانه، بازتاباننده‌ی ظرفیت سیالی می‌شوند که در طول شعرها مسیر تامل مخاطب را نشانه می‌گیرند، تا وقایعی را به او یادآوری کنند که شاید در پیچ و خم‌های مکرر زندگی بی‌توجه به آن‌ها از کنارشان رد شده است. اما در این میان آن چه مهم می‌نماید بهره‌گرفتن از زبان و بیانی است که شاعر به یاری آن بتواند وقایع ملموس جهان پیرامون را به گونه‌ای در متن باسازی کند که مخاطب با همدلی و حسی از همسان پنداری با پدیده‌ها و رویدادهای آمده در نوشتار، پا به پای اثر با شاعر همراه شود. چنان که "با پریان گریخته از شیشه‌های عطر" گاه با آمیختن به لحن عاطفی، با استفاده از بیان روایی زبان گفتار، صمیمی و ساده مخاطب را با خود همدل و همراه می‌کند و گاه با چرخش به سمت تصویر محوری و برجسته‌نمایی تخیلی ساختمند و منسجم، انگاره‌ها‌ و دریافت‌های عینی – ذهنی شاعرانه را در تمامی مونولوگ‌های نوشتار تقسیم می‌کند. مسیری که با گذر از تجارب زیستی سرانجام به نگاهی مملو از جهان‌نگری‌های شاعرانه بدل شده، می‌کوشد تا با نمود حوادث این جهانی تجارب خود را با مخاطب در میان بگذارد. ترکیبی مدور که با تاثیر بر یکدیگر مساحت و اضلاع گزاره‌های شعر ساکی را تشکیل میدهند و زبان را در میانه‌ی استفاده از زبان گفتار و زبان فاخر ادبی در نوسان نگاه می‌دارند. اما آن‌چه در این مجموعه هر بار در کلیت شعرها رخنمون می‌شود، تفکر جامعه‌گرای ساکی است که نه تنها در این مجموعه شعر که در مجموعه شعرهای پیشین: "آهوان پیر،1381 " و " تا انتهای خستگی ماه،1388 "  بازنمایی عواطف فردی – اجتماعی شاعر را به عهده گرفته‌ است. نمایی نزدیک که در همان مجموعه‌های پیشین نیز چه در شعرهای موزون و چه شعرهایی که مرز میان فرم و وزن را در هم می‌شکنند،  فضایی مملو از هیجان‌های عاطفی، تصویری از انسان مشوش و پریشان را در جهان معاصر به نمود گرفتهاند، تا  نما به نما رنجها و زخمهایی را نشان ‌دهند که قرن‌هاست روح بشر را خراشیده، آزار داده و می‌دهد.

زمینی بوده‌ام به ناچار و      هستم

گنبد مینا و اجرام سماوی

لکه‌های چسبیده به کف و دیواره‌ی استکان

و کتاب طلسمات و دوایر تو در تو

جز برای سرگیجه‌ی من برنامه ندارند                       ص 45

 

در شعر ساکی اما بازآفرینی واقعیت در گستره‌ی متن از طریق پردازش وقایع و ساماندهی آن‌ها در محور همنشینی واژه‌ها و تصاویر در طول و عرض نوشتار اتفاق می‌افتد. به بیان دیگر برجسته‌نمایی عواطف فردی شاعرانه با آمیختن به وقایع ملموس اجتماعی نگاه هوشمندانه‌ی شاعر را در سطح و عمق زوایای حوادث کشانده، در آینه‌ی تمام نمای مونولوگ‌ها به نمود می‌کشاند تا شعرهای این مجموعه به اندیشه‌ایی پرتحرک و سیال گره خورده، مخاطب هربار با حسی از همدلی با بیان صمیمی گزاره‌ها همراه شود.

فشرده شدیم

در مهربانی دست جهان

و مثل اناری ساده لوح

که دل می‌بندد

به سپیدی پیراهن کودک

خون سرخ و سیاه‌مان را نثارش کردیم                            ص 58

اما آن چه سبب می‌شود تا شعرهای " با پریان گریخته از شیشه‌های عطر" روایتی منسجم از جهان پیرامون را در دل خود بپرورند، حرکت دوربین واره‌ی تصاویر است که در نمودی عینی – ذهنی وقایع را آن گونه با مخاطب در میان می‌گذارند که شاعر در تجارب زیستی خود با آن‌ها روبرو بوده است. تصاویری که گاه محصول تصورات ذهنی شاعراند و در تخیلی رنگارنگ، با پیوند خوردن به تناقضات این جهانی اندیشه‌های فردی - اجتماعی شاعرانه را به نمود می‌گیرند و گاه با گذر از تجارب زندگی با بیانی صمیمی و ساده به بازتاب وقایع و اتفاقات می‌پردازند. با این همه در شعر ساکی حتا آن جا که تصاویر چهره‌ایی انتزاعی می‌گیرند و در پیله‌ی تخیلی خود، بازنمای جهان ذهنی شاعر می‌شوند، هرگز گرفتار زرورق تکلف و تصنع نمی‌شوند و همچنان محصول تفکر شاعرند و مواجهه‌ی او با تناقضات و تنش‌هایی که هم شاعر و هم مخاطب را بارها در پیله‌ی‌های تارعنکبوتی تنیده است.

نک می‌زند باران

در روپوش آبی تو 

و بوی تن کودکانه‌ات را چون بنفشه‌ها می‌مزد باران

برای لمس مه دور شدی در صبح                                       ص 14

زبان در شعر ساکی با هنجارشکنی و دگردیسی‌های نحوی همچنان که پیش‌تر آمد، میان زبان گفتار و زبان ادبی در رفت و آمد است. نگاهی به هریک از دفترهای شعر آمده در"با پریان گریخته از شیشه‌های عطر" موید این گفته‌هاست. اما آن‌چه که در این میان مهم می‌نماید توجه به محور همنشینی واژه‌ها و بهره‌گرفتن از کیفیت آرکائیک کلمات در پرداختی مدرن است. چنان که واژه‌هایی نظیر: صیام، گاهواره، حبل، ورید، مفاجاه، می‌مزد، هاویه... صمیمی و محسوس با تلفیق شدن به بیان گفتار، تصاویر ملموسی را در متن ‌آفریده‌اند. نگاهی به کلیت مجموعه شعر میزان توانایی شاعر را نشان می‌دهد. چنان که:  دفتر اول" مراثی کشتی بی لنگر" با هیجده شعر نه چندان بلند، ازیک سو با زبانی ساده و شفاف به فروریختن ارزش‌های فردی – اجتماعی جهان پیرامون با نگرشی منتقد اشاره می‌کند و از سوی دیگر با تصویرپردازی‌های اکسپرسیونیستی می‌کوشد تجارب ذهنی و فردی خود را به نمود کشانده، انگشت اشاره را به سمت وقایع نشانه رود.

من حق دارم از این سکو

پرت شوم از طرفی

و ازطرفی از هر طرف که پرت شوم

حق دارم

من بی‌خطرتر از گوگرد

لابد دلایلی دارم

اهوازی نمانده در کوچه‌هایش نمرده باشم                       ص36

دفتر دوم"گریختن به مفاجاه" شامل سی و هشت شعر کوتاه است که در این دفتر نیز ساکی با گرایش به زبان گفتار و بهره‌گرفتن از ایجاز در بیان، صمیمانه به ارتباطی فراگیر با مخاطب می‌اندیشد. لحن تخاطبی شعرها در بازنمایی واقعیت و پدیده‌های عینی – ذهنی جهان پیرامون به یاری پاساژهای زبانی از مولفه‌های برجسته‌ی این دفتر به شمار می‌آید. همچنین در بعضی از شعرها سایه‌‌های تاثیرپذیری از تکنیک‌های شعر حجم به روشنی دیده می‌شود.

ابلق

در هجوم کلمات

نیمی شب

نیمی برف

سزاوار پیدایی منم                                          ص 44

دفتر سوم" گره بر حبل ورید" که از هشت شعر کوتاه فراهم آمده است نیز با همان لحن تخاطبی، دریافت‌ها و انگاره‌های شاعر را با مخاطب در میان می‌گذارد. در این دفتر نیز لحن عاطفی نوشتار با منتشر شدن در المان‌ها و عناصر شعرها، حضوری مستمر دارد تا با خلق تصاویر ذهنی - عاطفی ذهن مشغولی‌های شاعرانه را با مخاطب در میان بگذارد. رگه‌های کم‌رنگی از طنزی سیال و پرجنب و جوش دراین دفتر دیده می‌شود.

در چاپخانه‌ی ساحل

کنار برو انگشت من

کاغذ حق دارد

چاقو حق دارد                     ص 64

دفتر چهارم این مجموعه "تنیدن بر مچ بی ساعت" با بیست و پنج شعر کوتاه، همچنان با گره خوردن به تفکر و تخیلی مملو از عواطف  شاعرانه، ضمن ایجاز در محور افقی، در محور عمودی و در کلیت شعرها نیز با همان زبان گزیده‌گوی به افشای تناقضات جهان پیرامون می‌پردازد.  زبان ساکی در این دفتر نیز تصویرگراست، تصاویری که در سطح عواطف احساسات و اندیشه‌های شاعرانه با پیچیدن به تخیلی صمیمی عمق می‌یابند، با این همه گاه تصویرسازی‌ها با گذر ازتکنیک‌های بیانی – تصویری شعر حجم و تاثیر پذیرفتن از لحن رویایی در بسیاری از شعرها، مسیر خود را می‌یابند.  چنان که  وجود رگه‌هایی اگرچه کم رنگ در بهرهگرفتن از مولفه‌های شعر حجم  در دفتر دوم و سوم و به صورت پررنگ و برجسته در دفترچهارم این مجموعه" تنیدن بر مچ بی ساعت" سبب شده تا شعرها با متاثر شدن از شعر حجم  بیان و زبان ویژه یافته‌ و لاجرم تصاویری را عرضه می‌کنند که یاد آور تصویر سازی در شعر حجم‌ تلقی می‌شوند.

در صوم

در صلات

نردبان تعالی

بر تن تکیه زد                     ص 68

و یا......

 بگریزم از عصب

در قضایای تن

آغاز اتفاق

شباهت من با من بود                  همان

دفتر پنجم "جغرافیا یک نقشه بود" شامل ده شعر که هریک با نام شهری مشخص شده‌اند، نیز با گذر از زبان معیار،  به همراه برش‌ها و پرش‌های حسی – عاطفی مملو از نگرش فردی – اجتماعی و تصویرپرداز‌های جامعه نگار خود به بیان اندیشه‌های شاعرانه می‌پردازد. بهره‌گیری از ایجاز مانند دفترهای پیشین، از ویژگی‌های بارز این دفتر محسوب می‌شود.

میان دهان‌های انبوه دنبال دهانی می‌گردم

روز بازگشایی زخم در لعاب نمک

در خمیازه آدم‌های زیادی زندگی می‌کنند                   ص 89

بهره‌گرفتن از زبان طنز در شعر ساکی اگرچه کاربردی نه چندان پررنگ را در شعرها پی می‌گیرد، چنان که گویی برجسته‌نمایی بیان تراژیک و منتقد شاعر گاه راه را بر حضور چنین بیانی بسته است، اما بارها رگه‌های شناور و سیالی که در متن بازنمایی وقایع را درهاله‌ی سایه روشن بیانی طنز گرا به عهده گرفته است را مخاطب می‌تواند به وضوح ببیند.

ملخی دارم

نشسته پشت زانوها           

                                                                           ص  46 

حرام شد خواب قشنگ سیب

دندان مصنوعی

در کاسه بود             

                                                                         ص 51

خداوندا!

ملکی بفرست

سرم را بخاراند                           

                                                                       ص91

مرگ اندیشی اما در شعر ساکی روایت زندگی است. روایتی که از زندگی می‌آغازد و با مرگ به پایان نمی‌رسد. مرگی که در امتداد زندگی است و مکمل آن. گویی مرگ در نگاه شاعر همان شعری است که در جیب آدمی پنهان شده است و گورکنی است که همیشه در ذهن شاعر و مخاطبانش سیر می‌کند.

اتوبوس

می‌گریخت از ایستگاه

شعری به نام مرگ

در جیب پیرهنم بود                        ص 50

 زبان در سیر و سلوک هستی نگارانه‌ی خود گاه با میل بر عناصر اقلیمی و تنیدن آن در لحن عاطفی متن، بیان ویژه می‌یابد. پرداختن به اتفاقات زیست بوم وچشم اندازهای زیستی از مولفه‌هایی است که تامل و درنگ ساکی را به خود جلب نموده‌اند. تا آن جا که میتوان گفت که عناصر بومی - اقلیمی که متناسب با واقعیت و ذهنیت تاریخی – اجتماعی در یک توازی روانشناختی با من شاعرانه در شعرها برجسته شده‌اند تا در نهایت نمودار و نمودی باشند از همزبانی و همزمانی با فرهنگ و آداب زیستی مردمانی که شاعر در میان آن‌ها و با آن‌ها زندگی کرده و می‌کند. کاربرد واژه‌هایی چون: کارون، شط، ساحل، سبور، قایق، نخل، حنا، هلال پل، نهرتیری، پرند شوشتری که در طول و عرض شعرها مفاهیم مورد نظر شاعر را منتشر می‌کنند، اگرچه به صورت خصیصه‌ای رایج و پرکاربرد، با استفاده‌ی انبوه در شعرها نمودار نمی‌شوند،  اما از آن جا که مبین درک ساکی از وقایع ملموس پیرامون محیطی است که در آن زندگی می‌کند مورد اهمیتند. چنان که در شعر "تمام باران‌هایی که از تو می‌بارند" و " سه مرثیه برای کارون " شاعر با تصویرپردازی‌های تفکربرانگیز و ایجاد پاساژهای مختلف زبانی – تصویری، ضمن جلب نگاه مخاطب به وقایع پرتنش شهرش می‌خواهد با زبانی منتقد و معترض  به بازسرایی وقایع پرداخته و با تلنگر به ذهن  مخاطب مسیر پرتنش  وقایع را گوشزد نماید. همچنین وجود تفکری طبیعت‌گرا که در بسآمد واژگانی چون: آفتاب، شن، موج، ستاره، ماهی، ابر، آسمان، رنگین کمان و ..... در مونولوگ‌ها منتشر است، به بازتولید فضایی رنگارنگ در شعرها دامن زده، سبب می‌شود تا شاعر وصف‌های ساده و بی‌پیرایه‌ی خود را از عشق، مرگ، زندگی، اندوه و درد با مخاطب در میان نهد.

کشته – مرده‌اش    و   خودش خواست

آیینه را دقیق‌تر بگیرد

فوران خون است از شقیقه‌ی کارون

در اصابت ستاره‌ی هذیانی با هلال پل                   

دست بزن

به هر کجای حادثه

دست کم حنا و آغوشش دست کم                          ص 29

شعر "خورموج" که از شعرهای زیبای "با پریان گریخته از شیشه‌های عطر" محسوب می‌شود و حتا عنوان کتاب برگرفته از دومین مونولوگ‌ این شعر است، دو بار در این مجموعه شعر به تکرار دیده می‌شود. چنان که صفحات 32 ، 92 ، و شعر پشت جلد کتاب را به خود اختصاص داده است. شاید هم در مواجهه با چنین وضعیتی  می‌بایست و البته با کمی اغماض؟؟؟ این گونه استنباط کردکه ... این شعر مورد توجه شاعر بوده که برای تاکید به تکرار آمده است ؟؟؟

با ابرها قرار دارم

با پریان گریخته از شیشه‌های عطر

با خبری در جیب‌ام

در محاصره‌ی گوش ماهی‌ها

شایان حامدی

صندلی و ساعتش را کشید جلو                                 ص 32

و سرانجام "با پریان گریخته از شیشه‌های عطر" پس از بازنمائی وقایع جهان پیرامون و تلفیق آن با عرفانی زمینی ابعاد نگارشی ونگرشی خود را در قاب نوشتار طراحی می‌کند. اتفاقی که محصول خلجان‌های حسی – عاطفی شاعرانه‌اند و بازنمای تخیل رنگارنگ او درتکلم با کلمه و کلام.

سیاهم بیار

کبود از حروف

در میان شباهت‌ها

چاقو در خون من می‌چرد                               ص62

 

 

  افسانه نجومی، خردادماه 1394

 

ساکی، بهمن، 1394 ، با پریان گریخته از شیشه‌های عطر، نشر نیماژ

.

 







ثبت نظرات


موضوع
نام و نام خانوادگی
ایمیل
شماره تماس
وبلاگ یا سایت
توضیحات