روح الله احمدی
هیچ حرفی
از دهان درخت نمی افتد
حتی آوازهای کالی
که منقار در مرگ دارند
مگر ماه زبان به اعتراض بگشاید
محیط زیست نادیده می گیرد
چندین کیلومتر جاده را
از بوی زرد گوگرد
ماشینها گیج میروند
آدم ها سمت قبر
هیچ حرفی
در دهان گشاد زمین نمی ماند
راست
راست
جاده های معکوس
مسافران چپ گرا می زایند
با چشم هایی پرسش گر
و زبانی بیرون پریده از کاسه ی سر
قرنهاست
طبیب درخت بیمار تبر است
حرف هایت
را به باد بسپار
در گوش همه زمزمه می کند
قرن هاست
بیماری درخت علاجش آتش است
بی هیچ فرمولی اثبات شدنی ست
شب را هم می شود انکار کرد
وقتی حرفت خریدار داشته باشد
.