علیرضا آبیز
درک والکات به ترجمهی علیرضا آبیز
از خلیج و اشعار دیگر
(1969)
بازگشت به خانه: انس لا رای
برای گارث سنت اومر
از یاد ببر هر آنچه جز این در مدرسه
آموختیم
در باره ی هلن و سایه های نیاکان قرضی
-مثل یونانی های
آفریقایی تبار خرخوان و عشق نمره-
هیچ آداب و تشریفی نیست برای آنان که
بازگشته اند.
فقط وقتی دارهای کفن بافی اش محو
شوند،
- فرورفته با مته در
جمجمه های ما-
شب های گرفتار در چنبره ی غلیان های
سرنوشت،
فقط این فراز مشهور را به یاد آر!
زیر شمشیرهای نارگیلی پوشیده با قشری
از نمک،
این برگ های چرم گون و پوسیده ی انگور
دریایی،
کلاهخود های شکننده ی خرچنگ های دریایی،
و این کباب شاخه ها،
چون دنده های نره گاو قربانی برماسه ی
تفتیده.
فقط این ساحل متعفن از زهم ماهی
که ناوهای جنگی اش چون شاهین های بالای سر
تغییر مسیر می دهند،
که بچه های دیلاق با کله های سفید از
آفتاب
از آب های کم عمق
بیرون می جهند
و دیوانه وار مسابقه می دهند
چرا که لباس هایت،
یا راه رفتن ات،
به گردشگران می ماند.
چون مگسان هجوم می آورند
بر زخم قلب تو.
بگذار بیایند،
از در تنگ داخل شوند،
در حالی که می
دانی چه بمانند و چه بمیرند،
زندگی به سبک
دیگران از کنارشان خواهد گذشت
مانند آن کشتی باری نقره ای
که به سان بازیچه ای بر خط افق می
گذرد.
روزگاری تو نیز چون آنان
هیچ پیشه ای نمی خواستی
جز این نور ناب، این بحر زلال،
بی انتها، کسالت آور و بهشت آسا،
اما امید داشتی که بی حاصل نخواهد
بود
اگر بتوانی به
جار بلند بگویی امروز:
من شاعر شما هستم، شاعر شما!
تو این همه را می دانستی
هرگز اما گمان نمی بردی که روزی بفهمی
بازگشتن هایی هست بی آن که خانه یی باشد.
تو چیزی به آنان ندادی
فحش ها شان در هوا جاری شد
صخره های سیاه اخم می کنند،
اقیانوس دندان هایش را می مکد،
تو مانند آن زورق
آن گلبرگ شناور
در فنجان
که هیچ ندارد جز تصویر خودش،
پیچ و تاب می خوری بی اندیشیدن به چیزی.
شبح کشتی باری نقره ای رفته است،
بچه ها رفته اند.
گیج از آفتاب
سلانه سلانه به دهکده برمی گردی
از کنار گردش گاه سفید نمک اندود می گذری
جایی که زیر نخل های مرده اش
ماهی گیران در سایه تخته می بازند،
مهره هاشان را می پرانند، مهره ی حریف را
می خورند،
و یکی از آن میان
با لبخند ملیح و جاهلانه ی یک سیاستمدار
سری تکان می دهد
گویی تمامت تقدیر
در دست بالا رفته ی او تاب می خورد.
HOMECOMING
Derek Walcott
Whatever else we
learned
at school, like
solemn Afro-Greeks eager for grades,
of Helen and the
shades
of borrowed
ancestors,
there are no rites
for those who have
returned
only, when her looms
fade,
drilled in our
skulls, the doom-
surge-haunted
nights,
only this well-known
passage
under the coconuts'
salt-rusted
swords, these rotted
leathery sea-grape
leaves,
the seacrabs'
brittle helmets, and
this barbecue of
branches, like the ribs
of sacrificial oxen
on scorched sand;
only this fish-gut
reeking beach
whose frigate stuck
like buzzards overhead
whose spindly,
sugar-headed children race
pelting up from the
shallows
because your
clothes,
your posture
seem a tourist's.
They swarm like
flies
round your heart's
sore.
Suffer them to come,
entering their
needle's eye
knowing whether they
live or die,
what others make of
life will pass them by
like that far
silvery freighter
threading the
horizon like a toy;
for once, like them,
you wanted no career
but this sheer
light, this clear,
infinite, boring,
paradisal sea,
but hoped it would
mean something to declare
today, I am your
poet, yours,
all this you knew,
but never guessed
you'd come
to know there are homecomings
without home.
You give them
nothing.
Their curses melt in
air.
The black cliffs
scowl,
the ocean sucks its
teeth,
like that long
dugout canoe
like a small petal
fallen in a cup,
reflecting nothing
but its image,
you sway, reflecting
nothing.
The freighter's
silvery ghost
is gone, the
children gone.
Dazed by the sun
you trudge back to
the village
past the white,
salty esplanade
under whose palms,
dead
fishermen move their
draughts in shade,
crossing, eating
their islands,
and one, with a politician's
ignorant, sweet
smile, nods
as if all fate
swayed in his lifted
hand.
.................
سال شمار زندگیِ درک والکات
1930: تولد درک
آلتون والکات و برادر دوقلویش رودریک الدون والکات ( در 23 ژانویه) در شهر
کاستریس، سن لوچیا؛ نام پدر: وارویک و نام مادر: الکس والکات
1931: درگذشت پدر
1941 تا 1947: تحصیل در
کالج سن مری ؛ کاستریس
1944: چاپ نخستین شعربا
عنوان "1944" در نشری ه ی آوای سن لوچیا
1946 تا 1947: نوشتن
نمایشنامه های " پرواز و پناهگاه" ، " هری درنیه" ، "
جهان دیگری برای گم شدگان"، " گاوبازها" و " یک زخم ساده"
1947 تا 1950: تدریس در
کالج سن مری
1948: چاپ "25
شعر" با هزینه شخصی ، نابودی بخش اعظم کاستریس در آتش سوزی
1949: چاپ
"گورنبشته برای جوانان: 12 کانتو" با هزینه ی شخصی
1950: بنیان گذاری
انجمن صنفی هنری سن لوچیا همراه با موریس ماسون ؛ اجرای نخستین نمایشنامه والکات
روی صحنه "هنری کریستوفر"، پخش" سنزا الکان سسپتو" در برنامه
ی صدای کارائیب رادیو بی بی سی ؛ چاپ نمایشنامه ی " هنری کریستوفر"، ترک
سن لوچیا برای تحصیل در دانشگاه هند غربی واقع در جامائیکا پس از دریافت بورسیه ی
اداره ی رفاه و توسعه ی مستعمرات
1950 تا 1954: تحصیل در
مونا ؛ جامائیکا. دریافت لیسانس در رشته ی هنر در سال 1953 و گذراندن دوره ی فوق
لیسانس در 1953-1954؛ همزمان ریاست انجمن هنرهای نمایشی مونا و سردبیری یک نشریه ی
دانشجویی
1952: چاپ سومین
مجموعه شعر به نام "شعرها"؛ اجرای نمایشنامه های " پائولو و
فرانچسکا"، " سه تروریست" و " بهای بخشش " به وسیله ی
انجمن صنفی هنری سن لوچیا
1952: پخش نمایشنامه ی
"هری درنیه" از رادیو بی بی سی، چاپ در باربادوس و اجرا در جامائیکا
1954: ازدواج با فی
مویستون ( حاصل این ازدواج یک فرزند پسر است)؛ اجرای " دریا در
دافن" در ترینیداد و "شارلاتان" در جامائیکا
1954 تا 1957:
تدریس در مدارس در چندین جزیره از جزایر دریای کارائیب از جمله در گرانادا, سن
لوچیا و جامائیکا. ستون نویس در روزنامه ی Public Opinion در جامائیکا
1956: اجرای نمایشنامه
ی " شراب محلی " در جامائیکا
1957: اجرای نمایشنامه
ی " ایون" در جامائیکا و ترینیداد ؛ نوشتن نمایشنامه ی " تی جین و
برادران" در طی سفر کوتاهی به نیویورک
1958: دریافت بورسیه
ی بنیاد راکفلر برای مطالعه تئاتر آمریکا؛ اجرای " طبل ها و رنگ
ها"، دریافت جایزه ی جشنواره ی تئاتر جامائیکا
1959: طلاق از فی
مویستون ؛ بازگشت به کارائیب و اقامت در ترینیداد ؛ نخستین اجرای "مالکوچون
" در ترینیداد؛ بنیان گذاری کارگاه تئاتر ترینیداد
1960: ازدواج با
مارگارت میلارد ( حاصل این ازدواج دو دختر است؛ این ازدواج نیز پس از چند
سال به جدایی انجامید)
1960 تا 1967: خبرنگار
هنری نشریه ی گاردین ترینیداد
1961: دریافت جایزه ی
شعر گینس
1962: انتشار " در
شبی سبز" در انگلستان . این کتاب نخستین مجموعه شعر والکات است که در خارج از
کارائیب منتشر می شود. کارگردانی نمایش " آخرین نوار کراپ " اثر ساموئل
بکت و اولین سری تولیدات نمایشی کارگاه تئاتر ترینیداد زیر نظر والکات
1964: انتشار "
گزیده ی شعرها" در آمریکا
1965: انتشار "
کشتی شکسته" در انگلستان ؛ دریافت جایزه ی انجمن سلطنتی ادبیات ؛ اجرای نمایش
موزیکال فولکلوریک " باتانی " در کارناوال ترینیداد
1966: خودکشی دوست و
راهنمای سال های جوانی والکات ؛ هنرمند نقاش هارولد سیمونز
1967: نخستین تور
کارگاه نمایش ترینیداد ؛ اجرای نمایش " رویا بر فراز کوه میمون " در
تورنتو
1969: دریافت نشان ویژه
) مدال طلا) ترینیداد و توباگو؛ انتشار مجموعه شعر " خلیج" در انگلستان؛
دریافت جایزه ی ادبی کولموندلی (Cholmondeley Award)؛
دریافت بورسیه ی ویژه ی نمایشنامه نویسان از بنیاد یوجین اونیل ، اجرای
" رویا بر فراز کوه میمون " در سالن یوجین اونیل مموریال واقع در
کانتیکات، آمریکا ؛ اجرای نمایش " فرانکلین" در گویان
1970: انقلاب سیاهان (
نیروی سیاه) در ترینیداد؛ نگارش " در قصری زیبا" در پاسخ به این رخداد؛
اجرای " در قصری زیبا" در جامائیکا و ترینیداد؛ انتشار " رویا بر
فراز کوه میمون و نمایشنامه های دیگر" در آمریکا
1971: تولید
نمایش " رویا بر فراز کوه میمون" به وسیله ی گروه تئاتر نگرو آنسامبل در
لوس آنجلس و دریافت جایزه ی بهترین نمایش خارجی
1972: اعطای دکترای
افتخاری ادبیات به والکات از سوی دانشگاه هند غربی
1973: انتشار مجموعه ی
" زندگی دیگر" ( خودزندگی نامه ی والکات به شعر) در آمریکا و انگلستان (
برنده ی جایزه ی جاک کمبل در 1974) ؛ نگارش موزیکال " صلح آسمانی"
در مورد جنگ ویتنام ( هرگز منتشر یا اجرا نشد)
1974: نگارش نمایش نامه
ی موزیکال " دلقک سویل" با همکاری گالت مک درمونت به سفارش انجمن
سلطنتی شکسپیر؛ اجرا به وسیله ی کارگاه نمایش ترینیداد
1975: انتشار موسیقی از
اجرای" دلقک سویل"
1976: نگارش
" آه بابل! " و اجرا به وسیله ی کارگاه نمایش ترینیداد ؛ استعفا از
کارگاه نمایش ترینیداد ؛ چاپ مجموعه شعر " انگورهای دریایی " در آمریکا
و انگلستان
1977: اجرای نمایش
" یادمان " در جزایر ویرجین آمریکا
1977: دریافت بورسیه ی
بنیاد گوگنهایم
1978: اجرای نمایش
" لال بازی" در ترینیداد ؛ انتشار نمایشنامه های " دلقک سویل"
و " آه بابل!" در آمریکا ( انتشار در انگلستان در سال 1979)
1979: انتشار مجموعه
شعر " سرزمین سیب ستاره ای " در آمریکا ( انتشار در انگلستان در سال
1980) ؛ اجرای نمایش "یادمان" در جشنواره ی عمومی شکسپیر در نیویورک ؛
تولید رادیویی "لال بازی" به وسیله ی رادیو بی بی سی و دریافت
جایزه ی ادبی شورای هنر ولز؛ اجرای موزیکال " مری لوو" در سن تامس ؛
جزایر ویرجین آمریکا
1980: انتشار نمایش
نامه های " یادمان " و " لال بازی" در آمریکا
1981: انتصاب به سمت
استاد نویسندگی خلاق در دانشگاه بوستون؛ انتشار مجموعه شعر " مسافر
خوشبخت " در آمریکا ( انتشار در انگلستان در سال 1982)؛ دریافت جایزه ی جان
دی. و کاترین مک آرتور ؛ نخستین اجرای نمایش " مرغ نه ، گوشت" در
ترینیداد
1982: ازدواج با نورلین
متیویه؛ نخستین اجرای نمایش "آخرین کارناوال "( نسخه ی بازنویسی
شده ی "در قصری زیبا") در ترینیداد؛ نخستین اجرای " جزیره پر از
سروصداست " در هارتفورد ، کانتیکات؛ نگارش نمایش تلویزیونی "
بادبان" فیلم برداری شده در ترینیداد؛ دریافت جایزه ی هاینمان از انجمن
سلطنتی ادبیات بابت مجموعه شعر " مسافر خوشبخت"
1983: نخستین اجرای
نمایش " شاخه ای از نیل آبی" در باربادوس
1984: انتشار مجموعه
شعر " نیمه ی تابستان" در آمریکا و انگلستان ؛ نخستین اجرای "زمین
هائیتی" در سن لوچیا به مناسبت بزرگداشت صد و پنجاهمین سال لغو برده داری
1986: انتشار "
مجموعه اشعار 1948 تا 1984 " در آمریکا و انگلستان ؛ انتشار کتاب "سه
نمایشنامه ( آخرین کارناوال؛ مرغ نه، گوشت و شاخه ای از نیل آبی ) " در
آمریکا؛ نخستین اجرای نمایش " مردن برای گرانادا " در کلیولند
1987: انتشار مجموعه
شعر " رساله ی آرکانزاس" در آمریکا و انگلستان
1988: اجرای صحنه ای
"آه بابل! " در لندن ؛ دریافت مدال طلای ملکه در شعر
1989: نخستین اجرای
نمایش " رقص روح" در اونئونتا
1990: انتشار شعر بلند
" اومروس " در آمریکا و انگلستان؛ انتشار کتاب "شاعر و تئاتر"
از سوی انجمن کتاب شعر در لندن
1991: دریافت نشان
افتخار جامعه ی کارائیب ؛ دریافت جایزه ی دبلیو. اچ. اسمیت به خاطر
"اومروس" ؛ نخستین اجرای نمایش موزیکال "فولاد" در بوستون
1992: دریافت جایزه ی
نوبل ادبی؛ تولید سه نمایش نامه از والکات در انگلستان: " آخرین
کارناوال" (در بیرمنگام) ، "اودیسه" ( در استراتفورد) و "زنده
باد دیترویت" ( در لندن)، اجرای" آخرین کارناوال" در استکهلم به
کارگردانی والکات
1993: همکاری دوباره با
کارگاه نمایش ترینیداد ؛ انتشار نمایش "اودیسه: برای اجرای صحنه" در
آمریکا و انگلستان ؛ انتشار کتاب " آنتیل ، پاره هایی از خاطره ی حماسی
" در آمریکا
1996: انتشار مجموعه
مصاحبه ها با عنوان " گفت و گو با درک والکات" به وسیله ی دانشگاه می سی
سی پی در آمریکا ؛ انتشار " بزرگداشت روبرت فراست " ( با جوزف برادسکی و
شیموس هینی "
1997: انتشار مجموعه
شعر "برکت" در آمریکا و انگلستان
1998: تولید نمایش
موزیکال " کیپ من " ( ( The Capeman نوشته ی والکات و پل سیمون در برادوی ؛ انتشار مجموعه مقالات
"گرگ و میش چه می گوید؟"
2000: انتشار مجموعه
شعر " سگ شکاری تیپولو" با طرح های آبرنگ خودش
2002: انتشار کتاب
" رهرو و رقص روح"
2004: دریافت جایزه ی
کتاب انیسفیلد- وولف به خاطر یک عمر فعالیت ادبی ؛ انتشار " زندگی دیگر با
شرح و تفسیر کامل"؛ انتشار مجموعه شعر "ولخرج"
2007: انتشار "
گزیده ی شعرها (با گزینش و مقدمه ی ادوارد باو)؛ بازنشستگی از گروه نویسندگی خلاق
دانشگاه بوستون
2008: دریافت دکترای
افتخاری از دانشگاه اسکس
2009: انتصاب به سمت
شاعر مقیم در دانشگاه آلبرتا
2010: انتصاب به
سمت استاد شعر در دانشگاه اسکس؛ انتشار مجموعه شعر " حواصیل های سفید"
2011: دریافت جایزه ی
تی اس الیوت به خاطر مجموعه شعر " حواصیل های سفید" ؛ دریافت جایزه ی او
سی ام بوکاس ویژه ی ادبیات کارائیب (OCM Bocas) ؛ انتشار نمایشنامه ی " بچه ی ماه"
2014: انتشار
“شعر درک والکات از 1948 تا 2013" ؛ انتشار نمایشنامه ی " ای شب پرستاره"
2015: دریافت جایزه ی
بنیاد گریفین برای دستاورد یک عمر فعالیت ادبی