ازآثاری که مجوز چاپ برای
کتاب(( مستحضرید که)) نگرفت
کارون
کارون،جنسیت خاصی از قبیل مرد یا زن بودن
آن طور که عده ای مد نظر دارند ندارد
به حساب نخل های بر حاشیه
کارون- هر چند گل آلود- زیبایی جاری ست
امروز پنجمین
روز از به ستوه
و ایضا به سایه آمدن پل پنجم
با دلی تازه تاسیس میگذرد
از مرخصی استعلاجی برنگشته هنوز – میگذرد
راس ساعت 5 عصر ،برای پنجمین بار
زندگی نامه از دهان پل پنجم که می شنوید – میگذرد
سابق بر این ماهی ها را به اسم کوچکشان می شناختم
و...و... و...
همین واوهاست که این نیز بگذرد را زندگی نامه می کند
تا از زعم پل پنجم
با عنوان ((کارون یک فیلم تکراری ست ))
با بخش اعظمی از او
که در او جریان داشته است
نیز بگذرد
در جراید نیامده است
بعید است آمده باشد
تشییع جنازه ی گاومیش تا دهانه ی پل
نخل های ته گرفته در گل و لای ، جنازه های رنگ و لعابدار قوطی ها
دو شاخ از وداعی تیز در انظار عمومی
و این نیز
بگذرد نیز بگذرد نیز بگذرد نیز
همچنان پنجمین روز
از مرخصی استعلاجی که برنگشته هنوز
میگذرد
در پنجمین روز از مردنمان که می خواهیم از پل پنجم عبور
کنیم
اگر از ما سوال شود: ((کارون را تعریف کنید؟))
همین که ما هر تابستان
قلقل از دهان قوس قوری ها می شنویم
چه حرفی برای گفتن داریم ؟
چه حرفی داریم اگر از پل پنجم به کارون نگاه کرده باشیم
و از عهده ی دیدار خود برنیامده باشیم؟
من که پوست و استخوانم چند واو و واژه و واج است
سعی می کنم که برآیم
که این نیز بگذرد نیز بگذرد نیز بگذرد نیز
لازم باشد به غوطه زدن در مرگ نیز رضایت می دهم
وبه اشتباه نمی افتم
که امروز پنجمین روز
مردن من نیست
در کارون که دست می برید
در فصول و سطری زنده یاد از بامداد نیز
دست برده اید:
((کارون معبری ست در چار راه فصول ))
دست که می برید
به این فرصت به اهواز هم که نیامده باشید
در گوشه های دلی تازه تاسیس دست برده اید
بر پل پنجم که می گذرید و هاشور می زنید
گوش بر گوشه
و دهان بر دهانه ی پل مطابقت دارد
مستحضرید که : کارون به این حرف ها وقعی نمی نهد
و اختیار خواب و خیال ، دست آدم نیست .
پرویز گراوند