ترانه جوانبخت
در هر نسل، یک یا دو رمان خلق میشود که از حاشیه فضای
ادبی فاصله میگیرد، به یک پدیده تبدیل میشود و برای افرادی که حتی کتاب هم نمیخوانند،
اثری نامآشنا میشود. «۱۹۸۴» شاهکار «جورج اورول» یکی از این کتابهاست و دیگری،
«قصه ندیمه» نوشته «مارگارت اتوود».
«اتوود» نویسندهای است که درباره خودش
میگوید: «خوشبینی یعنی بهتر از واقعیت، بدبینی یعنی بدتر از واقعیت، من واقعبین
هستم.» گویا همین واقعبینی باعث شده بسیاری بخواهند با خواندن رمان «قصه ندیمه»
این نویسنده و سریال اقتباسی آن، به سرنوشت خود در دوران «دونالد ترامپ» پی ببرند.
و البته در دورانی که برخی نویسندهها از فناوری نو هراس دارند، شاید همین خصیصه
را بتوان دلیل ارتباط خوب «اتوود» با ایدههای جدید شمرد.
«لنی
گودینگز» ناشر انگلیسی کارهای اتوود، وقتی اخیرا به خانه او در تورنتو رفته بود،
خیلی متعجب شد که او را با یک کیسه کاغذی پر از بوقلمونهای بوقی بزرگ دید. وی در
اینباره گفت: «او (اتوود) سرش را به طنز خندهداری کج کرد و با لبخندی شیطنتآمیز،
آنها را به من نشان داد. وقتی آن را فشار میداد، صدایشان درمیآمد. معلوم شد او
و «گیبسون» قرار است جوایز سالانه انجمن سلطنتی حمایت از پرندگان (RSPB) را به برندگان اعطا کنند. هر یک از برندهها یک بوقلمون
بوقی از «مارگارت» هدیه میگیرند. او با فشار دادن عروسکها یک گروه کر درست کرده
بود.»
«اتوود»
زمانی که دانشجوی دانشگاه تورنتو بود، اولین شعرهایش را به چاپ رساند و در سال
۱۹۶۴ اولین جایزه ادبی مهم عمرش را دریافت کرد.
شعری
از مارگارت اتوود
ترجمه
از ترانه جوانبخت
سکونت
ازدواج نیست
خانهای یا حتی چادری
قبل
از آن و سردتر است:
کنار جنگل، کنار صحرا
پلههای رنگ نشده
در عقب جایی که ما چمباتمه میزدیم
بیرون، با خوردن ذرت بو داده
جایی رنجآور و با حیرت
در زنده ماندن حتی
این دوردست
ما یاد میگیریم که آتش درست کنیم
Habitation
Marriage is not
a house or even a tent
It is before that, and colder:
The edge of the forest, the
edge
of the desert
the unpainted stairs
at the back where we squat
outside, eating popcorn
where painfully and with
wonder
at having survived even
this far
we are learning
to make fire