اخبار سایت
آرشیو
شماره پنجم نورهان خرداد 1391 (32)
شماره ششم نورهان مرداد1391 (36)
شماره هفتم نورهان آبان 1391 (25)
شماره هشتم نورهان دی 1391 (39)
شماره نهم نورهان بهمن 1391 (41)
شماره دهم نورهان اسفند 1391 (15)
شماره یازدهم نورهان اردیبهشت 1392 (17)
شماره دوازدهم نورهان مرداد 1392 (14)
شماره سیزدهم نورهان مهر1392 (17)
شماره چهاردهم نورهان دی1392 (19)
شماره پانزدهم نورهان فروردین 1393 (31)
شماره شانزدهم نورهان تیر 1393 (17)
شماره هفدهم نورهان مهرماه 1393 (29)
شماره هیجدهم نورهان دی ماه 1393 (18)
شماره نوزدهم نورهان خرداد1394 (31)
شماره بیستم نورهان مهر 1394 (29)
شماره بیست و یکم نورهان فروردین 1399 (45)
شماره بیست و دوم نورهان مهر1399 (31)
شماره ی بیست و سوم نورهان آذر 1399 (47)
شماره ی بیست و چهارم نورهان بهمن 1399 (82)
شماره ی بیست و پنجم نورهان فروردین 1400 (48)
شماره ی بیست و ششم نورهان خرداد 1400 (45)
شماره بیست و هفتم نورهان شهریور1400 (47)
شماره بیست و هشتم نورهان آذر 1400 (75)
شماره بیست و نهم نورهان خرداد 1401 (26)
شماره سی‌ام نورهان دی 1401 (29)
شماره سی و یکم نورهان آذر1402 (39)
تقویم
پنج شنبه ، 13 ارديبهشت ماه 1403
24 شوال 1445
2024-05-02
آمار بازدید کننده
افراد آنلاین : 115
بازدید امروز: 1150
بازدید دیروز: 4493
بازدید این هفته: 22689
بازدید این ماه: 67012
بازدید کل: 14935103
فرم ارتباط


موضوع
نام و نام خانوادگی
ایمیل
شماره تماس
وبلاگ یا سایت
توضیحات



راویان من در پرانتز

                                  
                                      فریبا چلبی یانی


نگاهی بر رمان "من در پرانتز"

نوشته‌ی فریبا صدیقیم ، نشر آفتاب

🔰راویان من در پرانتز

  با قلم : فریبا چلبی‌یانی

 

 

داستان با صحنه‌ی مرگ مادر نیلوفر و به خاک سپاریش در لوس آنجلس آمریکا شروع می‌شود. و داستان همراه با جایگزینی ( شخصیت خیالی) مانکنی توی ذهن نیلوفر (شخصیت اصلی رمان) به جای مادر که به ارتباط یک سویه‌ای اشاره می‌کند. در واقع مانکن نقش کوتاه مدت مادری را ایفا می‌کند که پاسخ‌گوی نیازهای نیلوفر نیست.

نویسنده سه دهه‌ی از زندگی نیلوفر را در دو موقعیت (ایران و آمریکا) روایت می‌کند.

 

نیلوفر دختر ۱۳ ساله‌ای است که در طول داستان تحت شرایطی که  پدر برایش برنامه‌ریزی می‌کند، باعث عدم هویت‌یابی، عدم‌اعتماد به نفس و وابستگی مفرط به سایرین می‌شود که در این مقطع نوجوانی نیلوفر ما با پدری مقتدر و دختری مطیع و منفعل مواجه می‌شویم.

رمان خرده روایت‌های بسیاری را در خود جا دارد و نویسنده نه تنها  بر چگونکی روایت آنها ، بلکه  بهره‌گیری از فرم و نحوه اتصال خرده روایتها به هم اشراف لازمه را دارد.

 

فصل‌ها و یا بخش‌های رمان هر کدام چند صحنه و موقعیت داستانی را بازگو می کنند و در پروسه‌ی رمان ما با تعدد راوی‌هایی مواجه می‌شویم که داستان از زبان‌ آنها روایت می‌شود.

 

از جمله شخصیت ( نیلوفر ) که با زاویه دید اول شخص و  دیگری  شخصیت‌های ( پدر نیلوفر و شاگرد نیلوفر "دنا" ) با زاویه دید سوم شخص روایت می‌شود.  نکته‌ای که قابل توجه است اینستکه  نویسنده تعدد راوی را در صحنه‌های خاص، که در مجموع سه الی چهار صحنه‌اند و بار اصلی داستان را به عهده دارند و کاربردی هستند، به‌کار می‌برد.

 

از جمله :

۱_ بیماری و مرگ مادر نیلوفر در آمریکا و دفن او در آمریکا و باز گشت به ایران

 

۲_آشنایی و ملاقات نیلوفر با دنا در خانه‌اشان و تحلیلی جداگانه که هر دو شخصیت از اولین ملاقات و آشنایی‌شان.

 

۳_ صحنه‌ی جرو بحث سپیده (مادر دنا) و دیالوگهایی که مابین چهار نفر (دنا ، برزو، نیلوفر و سپیده) ردو بدل می‌شود.

 

۴_صحنه چهارم که صحنه جر و بحث مانی با نیلوفر است و یکی از صحنه های مهم و کاربردی در رمان است که فقط از زاویه دید نیلوفر روایت می‌شود.

 

رمان من در پرانتز  انواع کشمش را نیز با خود به همراه دارد که به سه نوع از کشمکش‌ها می‌توان اشاره کرد.

 

۱_کشمکش فرد با خود

 

 کشمکش نیلوفر با خود که این کشمکش در طول زمان منجر به خودباوری و اعتماد بنفس می‌شود.

 

کشمکش دنا با خود هم که باعث می‌شود از اعتیاد جنسی که به پسر آمریکایی داشته رهایی یابد.

 

کشمکش پدر با خود که از سوی سارا به نیلوفر منتقل می‌شود.

 

۲_ کشمکش فرد با انسان دیگر

که می‌توان به کشمکش‌های (سپیده با دنا و برزوو نیلوفر). و یا کشمکش (نیلوفر با مانی) اشاره کرد.‌

 

۳_کشمکش فرد با جامعه

می‌توان به کشمکش و تابلوهایی اشاره کرد که مانی و نیلوفر در ایران با  آنها مواجه بودند که در خاتمه منجر به رفتنشان از ایران به آمریکا می‌شود و فرار نیلوفر از خانه می‌شود.

 

رمان علاوه بر نیلوفر که شخصیت اصلی است چند شخصیت محوری از جمله، "پدرنیلوفر"، "عمو اسفندیار"، "مانی"، "دنا" ،"برزو (پدر دنا)" دارد که در رمان نقش مهمی ایفا می‌کنند و در طول داستان نویسنده با حوصله و برحسب ضرورت  به زندگی هر کدام می‌پردازد که‌منجر به شخصیت پردازی آنها می‌شود و  اندیشه و افکار و احساساتشان  برایمان‌ ملموس‌تر جلوه می‌کنند. ناگفته نماند که در این اثر دیالوگ نقش مهمی در دادن اطلاعات به طورغیر مستقیم و شخصیت پردازی و کنش و واکنش کارکترها دارد.

 

 رمان ‌"من در پرانتز" پر است از المان‌های "بو" ، "صدا"  همراه با نثر و زبانی شاعرانه‌‌ای که خاص نویسنده است.

 

از جمله :

 

"بدنش بوی صابون تلخ می‌داد."

 

" از دور صدای غژ غژ بلندی می‌آمد. "

 

"قهوه‌اش قهوه تلخی بود که ریخت توی گلوی اتاق"

 

"خاطره مثل آبسه است و با ملایمت هم دست بهش بکشیم سرباز می‌کند، به تجربه فهمیده بودم که نباید بجنگم و باید بگذارم یادها آن قدر جولانشان را بدهند تا خسته شوند و دست از سرم بردارند. "

 

در رابطه با عنوان رمان نیز به نظر می‌رسد نویسنده به نوعی در «من در پرانتز» خواسته به انواع من‌هایی اشاره کند که توی پرانتز قرار گرفته‌ و یا محدود شده‌اند و یا نادیده گرفته شده‌اند و یا حتی اضافی به نظر می‌رسند. عنوانی که کاملا تاویل پذیر است.

 

"صفحه سفید رنگ‌کفن دارد و همیشه دلهره آور است. بعد باید این کفن را به آفرینش تبدیل کنی، آفرینشی که در مقابل مرگ پرسشی بزرگ می‌گذارد و... "

 

در خاتمه رمان "من در پرانتز" اثری  روانشناختی ، فلسفی است و اشاره به خط قرمزهایی دارد که شاید هنوز هم  در حال حاضر در جوامعی به عنوان تابو محسوب شود. پرداختن نویسنده به  روابط جنسی که ما بین نوجوانان و جوانان شکل می‌گیرد و چگونگی مداومت روابط در دراز مدت سمت و سویی ( مازوخیستی، سادیستی) پیدا می‌کند و اعتیاد وار ادامه می‌یابد.

 

و از نظر فلسفی به ماهیت وجودی انسان و اگزیستانسیالیستی می‌پردازد.

 

نکته‌ای که رمان را متمایز می‌کند، نشان دادن و روایت چگونگی رشد شخصیت کارکترها از سیر نزولی به سمت خودشکوفایی ، هویت، اعتماد به‌نفس و صعود به‌صورت کاملاً داستانی و همراه با تعلیق است.  من درپرانتز، نشان‌می‌دهد که هر شخصیتی چگونه در این راه طولانی تاوان‌های سخت و دشواری را می‌دهد تا به شخصیت قابل قبول خود، دست یابد.

 

رمانی که  تصویری است و قابلیت اقتباس سینمایی( سریال و یا فیلم) با روایتی غیرخطی را دارد.

 

فریباچلبی‌یانی







ثبت نظرات


موضوع
نام و نام خانوادگی
ایمیل
شماره تماس
وبلاگ یا سایت
توضیحات