اخبار سایت
آرشیو
شماره پنجم نورهان خرداد 1391 (32)
شماره ششم نورهان مرداد1391 (36)
شماره هفتم نورهان آبان 1391 (25)
شماره هشتم نورهان دی 1391 (39)
شماره نهم نورهان بهمن 1391 (41)
شماره دهم نورهان اسفند 1391 (15)
شماره یازدهم نورهان اردیبهشت 1392 (17)
شماره دوازدهم نورهان مرداد 1392 (14)
شماره سیزدهم نورهان مهر1392 (17)
شماره چهاردهم نورهان دی1392 (19)
شماره پانزدهم نورهان فروردین 1393 (31)
شماره شانزدهم نورهان تیر 1393 (17)
شماره هفدهم نورهان مهرماه 1393 (29)
شماره هیجدهم نورهان دی ماه 1393 (18)
شماره نوزدهم نورهان خرداد1394 (31)
شماره بیستم نورهان مهر 1394 (29)
شماره بیست و یکم نورهان فروردین 1399 (45)
شماره بیست و دوم نورهان مهر1399 (31)
شماره ی بیست و سوم نورهان آذر 1399 (47)
شماره ی بیست و چهارم نورهان بهمن 1399 (82)
شماره ی بیست و پنجم نورهان فروردین 1400 (48)
شماره ی بیست و ششم نورهان خرداد 1400 (45)
شماره بیست و هفتم نورهان شهریور1400 (47)
شماره بیست و هشتم نورهان آذر 1400 (75)
شماره بیست و نهم نورهان خرداد 1401 (26)
شماره سی‌ام نورهان دی 1401 (29)
شماره سی و یکم نورهان آذر1402 (39)
تقویم
سه شنبه ، 11 ارديبهشت ماه 1403
22 شوال 1445
2024-04-30
آمار بازدید کننده
افراد آنلاین : 110
بازدید امروز: 1823
بازدید دیروز: 9525
بازدید این هفته: 14008
بازدید این ماه: 58331
بازدید کل: 14926422
فرم ارتباط


موضوع
نام و نام خانوادگی
ایمیل
شماره تماس
وبلاگ یا سایت
توضیحات



یادبود مهری جعفری

                                  
                                                 ژیلا کاظمی




 


هنوز حرف‌هایمان تمام نشده بود، کوله بارش را بست، کفش‌هایش را نیز جفت کرد و گفت: بروبچ! امشب هواعالی‌ست

می‌روم بالا!

آه! چه با نگاه کوتاه خود نفهمیدم معنای بالا را از پشت نگاه بلند او؟

بالا به بلندای عشق او بود به رهایی،

رهایی از هربند ریسمانی که تنگ می‌کرد عرصه را بر جولان روح بلند پروازش۰۰۰

در نقطه‌ای که رها کرد همه‌ی وزن‌ها را و پر پرواز را گشود!

بالا به بلندای شجاعت او بود آنجا که  برمی‌خاست تمام قد به دفاع از حق پایمال شده‌ی زنی یا کودکی معصوم و فریاد خاموش را با تمام وجود می‌شنید.

بالا به بلندای استقامت او بود، سترگ و پهناور همچون قلب کوهستان در برابر بی‌عدالتی‌ها!

من اینجا در این پایین دست چه آغشته به اندوه احوال خویشم!

که چه کسی را از دست داده‌ام؟

او در آن اوج نشسته با همتای خویش و من چشم‌هایم خیره بر راهش که فرود آید!

هر لحظه به طعنه به خود می‌گویم: اینجا که جای او نیست

اینجا که برایش مجال پرواز نیست!

 







ثبت نظرات


موضوع
نام و نام خانوادگی
ایمیل
شماره تماس
وبلاگ یا سایت
توضیحات