اخبار سایت
آرشیو
شماره پنجم نورهان خرداد 1391 (32)
شماره ششم نورهان مرداد1391 (36)
شماره هفتم نورهان آبان 1391 (25)
شماره هشتم نورهان دی 1391 (39)
شماره نهم نورهان بهمن 1391 (41)
شماره دهم نورهان اسفند 1391 (15)
شماره یازدهم نورهان اردیبهشت 1392 (17)
شماره دوازدهم نورهان مرداد 1392 (14)
شماره سیزدهم نورهان مهر1392 (17)
شماره چهاردهم نورهان دی1392 (19)
شماره پانزدهم نورهان فروردین 1393 (31)
شماره شانزدهم نورهان تیر 1393 (17)
شماره هفدهم نورهان مهرماه 1393 (29)
شماره هیجدهم نورهان دی ماه 1393 (18)
شماره نوزدهم نورهان خرداد1394 (31)
شماره بیستم نورهان مهر 1394 (29)
شماره بیست و یکم نورهان فروردین 1399 (45)
شماره بیست و دوم نورهان مهر1399 (31)
شماره ی بیست و سوم نورهان آذر 1399 (47)
شماره ی بیست و چهارم نورهان بهمن 1399 (82)
شماره ی بیست و پنجم نورهان فروردین 1400 (48)
شماره ی بیست و ششم نورهان خرداد 1400 (45)
شماره بیست و هفتم نورهان شهریور1400 (47)
شماره بیست و هشتم نورهان آذر 1400 (75)
شماره بیست و نهم نورهان خرداد 1401 (26)
شماره سی‌ام نورهان دی 1401 (29)
شماره سی و یکم نورهان آذر1402 (39)
تقویم
جمعه ، 14 ارديبهشت ماه 1403
25 شوال 1445
2024-05-03
آمار بازدید کننده
افراد آنلاین : 115
بازدید امروز: 784
بازدید دیروز: 6032
بازدید این هفته: 28355
بازدید این ماه: 72678
بازدید کل: 14940769
فرم ارتباط


موضوع
نام و نام خانوادگی
ایمیل
شماره تماس
وبلاگ یا سایت
توضیحات



مارک تواین و جین وبستر

                                             
                                           پوران لشینی




                      مارک تواین و جین وبستر

آلیس جین چندلر وبستر، در 24 جولای 1876 در فریدونیک[1] نیویورک به دنیا آمد. او بزرگترین فرزند آنی وبستر[2] و چارلز لوتر وبستر[3] بود. مارک تواین[4] (1835-1915) بعد از مارگریت میچل پرآوازه­ترین نویسندۀ آمریکایی بود.  مارک تواین نویسندۀ مشهور داییِ مادر جین وبستر بود..  پدر جین مدیریت انتشار کتاب‌های مارک تواین را از سال 1884، با علامت اختصاصی چارلز- ل- وبستر، برای سال‌ها بر عهده داشت.

انتشار کتاب‌های مارک تواین، که شهرت جهانی داشتند مثل تام سایر، هاکلبری فین و کلبه عمو تم، سود سرشاری برای خانوادۀ وبستر به همراه داشت و جین پنج‌ساله بود که خانواده­اش با ثروت سرشاری که از فروش کتاب‌ها داشتند به براون استون، قسمت ثروتمندنشین نیویورک، نقل‌مکان کردند.

چارلز، پدر جین، مدیری حساس و بااستعداد قبل از تولد جین در انتشارات مارک تواین، دایی همسرش، به‌عنوان مدیر تجاری با او همکاری می­کرد که بعدها شریک فروش کتاب‌های او شد. باذوق عالیِ چارلز، انتشار کتاب‌های مارک تواین به بالاترین میزان فروش در آمریکا رسید و ثروت هنگفتی را به نویسنده و ناشر رساند.

آن‌ها تابستان‌ها را در خانۀ ییلاقیِ حاشیۀ جنگل و طبیعت بی­نظیر لانگ ایلند می­گذراندند. مارک تواین تجربه­های شیرین و بی­نظیر دوران بچگی و نوجوانی‌ جین را در داستان‌هایش آورده است.

ناگهان در سال 1888 سکه برگشت. انتشار کتاب‌های مارک تواین به دست ناشرهای دیگر افتاد و سرانجام انتشارات وبستر ورشکست شد. خانوادۀ­ جین مجبور شدند دوباره به خانۀ قدیمی خود در خیابان فریدونیک نیویورک برگردند. مارک تواین همسر خواهرزاده­اش، چارلز، را به سوءاستفاده متهم کرد و عامل چاپ غیرقانونی کتاب‌هایش ­دانست. چارلز دچار افسردگی و سردردهای شدید عصبی شد و مجبور شد در سال 1888 از کارش کناره بگیرد و با خانواده به فریدونیک برگردد.

بعد از گذشت زمان و حاصل شدن بهبودی، چارلز خواهانِ بازگشت به شغلش و همکاری با مارک تواین شد. اما مارک تواین مخالفت کرد و گفت به خاطر نبودِ کارایی و صلاحیت‌ نداشتن و مدیریت ناصحیح او، فروش کتاب‌های او کم شده است. بنابراین با او قطع رابطه کرد و حتی دیگر با او صحبت نکرد. چارلز به خاطر تهمت­های مارک تواین هیچ‌گاه دوباره شهرت انتشاراتی سابق خود را به دست نیاورد. درنهایت، به خاطر اخراج و شکست­های مالی فراوان در سال 1891 به افسردگی شدید دچار شد و با مصرف دارو خودکشی کرد.

این واقعۀ تلخ همیشه در زندگی جین وبستر سایه داشت و او داییِ مادرش را عامل مهم خودکشی پدرش می­دانست. یادآوری اینکه او با نویسندۀ مشهور آمریکایی، مارک تواین، فامیل است رنجش می­داد و غمی سنگین در دلش به جا می‌گذاشت. همیشه سعی می­کرد استعدادش در نوشتن را به رابطۀ فامیلی به مارک تواین نسبت ندهد. محققین زندگی‌نامۀ او معتقدند شاید این دلیل مهمی بود که جین وبستر در کتاب‌هایش می­کوشید که منعکس‌کنندۀ زن تحصیل‌کرده، آزاد، مدرن و سفرکرده باشند، نه تقلیدی از کتاب‌های مارک تواین و یا اینکه تلاش می‌کرد ایدۀ داستان‌هایش تأییدی بر نوشته‌های او نباشد. در کتاب‌های جین امکان ارتقای زنان به فعالان حقوق انسانی مشهود و حتی قدرت اظهارنظر آن‌ها کاملاً مشخص است.

سایۀ پدرِ جین، چارلز وبستر و برادرِ مادرش (ساموئل کلمنس)، مارک تواین، مدام در تضاد و نوسان بودند. درواقع این دو شخصیت مهم مردانه در زندگی جین وبستر تأثیر زیادی داشتند.

جین در مواجهه با این مصیبت خانوادگی، مرگ پدر و شهرت دایی مادرش، همیشه احساس دوگانگی به مارک تواین داشت و تا قبل از شهرت خود، نسبت فامیلی‌اش با او را آشکار نمی­کرد.

جین در آن زمان پانزده سال داشت و دربارۀ صنعت چاپ به‌قدر کافی می­دانست. مثلاً به‌طور کامل می‌دانست بازار فروش کتاب چیست و چاپ غیرقانونی چه معنایی دارد و اینکه امکان دارد شراکت همیشه به نفع طرفین نباشد. او فهمیده بود که در حقیقت این دایی مادرش بود که در شراکت با پدرش صادق نبوده است و با حذف پدرش از شراکت، همۀ ثروت حاصل از فروش را تصاحب کرده و به شریک خود با اتهام سودی نداد ه بود. جین تا پایان عمر در این مورد سکوت کرد.

بعدها او در مصاحبه‌هایی که بعد از شهرت کتاب‌هایش با او می‌شد، هیچ‌گاه دایی مشهورش را به اتهامی علیه پدرش متهم نکرد و حتی  هیچ‌گاه رابطۀ خونی خود را هم با او آشکار نکرد. حضور مارک تواین برای جین یادآور مرگ تلخ پدر عزیزش بود. احساس غم و اندوه جین در تولد 70 سالگی مارک تواین در عکسی خانوادگی در کنار او (در عکسی که تاریخی شده است) کاملاً در صورتش مشهود است. چهره‌ای که احساس واقعی­اش را پنهان می­کند.

نیم قرن بعد از مرگ چالز وبستر، یکی از اقوام نزدیک جین در دفاع از خانوادۀ وبستر، مارک تواین را سنگدل خطاب کرد و متهم کرد که خودش باعث چاپ غیرقانونی کتاب‌هایش بوده است نه چارلز.

نوجوانی جین در مواجهه و اعتراض به سوءاستفادۀ افراد ثروتمندِ خوش­نام در مقابل عامۀ مردم گذشته است. ردِ تبعیض طبقاتی در نوشته­های او دیده می‌شود؛ مسئله‌ای که همیشه در خانواده­اش و محیط اطرافش از کودکی تا جوانی وجود داشت. چنانکه بعد از ورشکستگی پدرش به مدرسه معمولی در فریدونیک منتقل شد و در سال 1894 از رشتۀ نقاشی شرقی فارغ­التحصیل شد.

سپس در سال 1894 تا 1896 به کالج جین گری[5] در بیرمنگام نیویورک منتقل شد تا با بیست دختر دیگر موسیقی، نقاشی و نامه‌نگاری و برخورد اجتماعی را آموزش ببیند. در همین کالج بود که آلیس نام جین را برای خود برگزید و آن زمانی بود که هم‌اتاقی او که سال بالاتر بود هم آلیس نام داشت و کالج از او خواست که اگر می­شود اسم دیگری برای خود انتخاب کند و او اسم میانه «جین» را که از غسل تعمید مادربزرگش برایش انتخاب کرده بودند برگزید.

بعد از سال 1896 و فارغ­التحصیلی به خاطر نیاز به شغل و درآمد به شهر خود فریدونیک برگشت تا مشغول کار شود.

او در کودکی در خانۀ موزه‌مانند پدرش، زندگی به روش ثروتمندان را به‌خوبی تجربه کرده و در چنین خانه‌ای تربیت و آموزش دیده بود. با ثروت ناشی از فروش آثار مارک تواین برای مدت شش سال چارلز وبستر بچه‌هایش را به بهترین مدرسه­ها و کلاس‌ها می­فرستاد تا موسیقی، هنر و نقاشی را در نیویورک، بخش ثروتمندنشین، بیاموزند. در این فضا بود که جین از یک دختربچۀ معمولی به دختری با استعدادی تبدیل شد. آموزش‌های کودکی او، او را به یک دختر جوان کالج رفته و نویسندۀ خوب طنزنویس تبدیل کرد.

تجربۀ او در کالجِ دختران ثروتمند واسار، مقدمات خلق کتاب‌های «وقتی پتی به کالج رفت»[6]، «بابا لنگ ‌دراز»[7] و «فقط پتی» را فراهم کرد. بنابراین جین هم فقر را خوب درک کرده بود و هم ثروت را. با علاقه به این شکاف در تابستان 1951 جین در ایتالیا آخرین کلاس درس نظرات اقتصادی را تحت عنوان «فقر در ایتالیا»[8] انتخاب کرد و در جون 1901 با مدرک لیسانس انگلیسی در شاخۀ اقتصاد فارغ­التحصیل شد.

در این زمان جین وبستر همچنان به نگارش داستان‌های کوتاه و سناریوی نمایش مشغول بود. در سال 1911 کتاب «فقط پتی» منتشر کرد و بعدازآن جین با جرئت بیشتری شروع به خلق «بابا لنگ‌دراز» کرد. در این زمان او به خانۀ قدیمی فامیلی­اش در مزرعۀ تیرینگهام ماساچوست[9] نقل‌مکان کرد.

جین وبستر مشهورترین اثر خود را ابتدا در ژورنال خانم‌های خانه‌دار[10] در چندین بخش چاپ کرد و آن را «جروشا آبوت» نامید. دختر یتیمی که به کالج دخترانه تحت قیومیت یکی از خیِران یتیم‌خانه، می­رفت. شیوۀ نامه‌نگاری جودی به قیم خود کاری جدید و خلاقانه در آن زمان بود. مجموعه نامه­های جودی در سال 1912 بسیار موردتوجه و تحسین عموم مورد قرار گرفت. جین پس‌ازآن نامه­ها را در مجموعه‌ای تحت عنوان «بابا لنگ‌دراز» در سال 1913 منتشر کرد و یک سال بعد این کتاب با بازیگری روت چایترون[11] (جودی) بر روی صحنۀ تئاتر رفت. بعد از نمایش تئاتر بابا لنگ‌دراز در شهرهای آتلانتیک سیتی، واشنگتن، سیراکوس، روچستر نیویورک و ایندیانا پولیس و شیکاگو، هم روی صحنه رفت. در کمتر از دو سال در سراسر آمریکا درخشید و برای جین شهرت و پول فراوان به ارمغان آورد. برعکسِ دایی مادری مشهورش، جینِ مشهور و خوش­نام برای کمک به ایتام به جمع­آوری پول برای مؤسسات و یتیم‌خانه‌های سراسر آمریکا کمر همت بست و شخصاً مقادیر قابل‌توجهی از سود کتاب‌هایش را به یتیم‌خانه­ها بخشید.

کتاب‌شناسی کامل جین وبستر توسط آلن و مری سیپسون[12] و رالف کونر[13] در سال 1984 ثبت شده است. در کتاب‌های او شخصیت‌های کودک (مانند دیوید هاکلبری فین) قادر به رشد و ساختن جامعه هستند.

در بابا لنگ‌دراز جروث ابوت می­نویسد: «خدا را شکر من چیزی را از کسی به ارث نبردم و آزاد هستم تا خودم را بسازم و بلند شوم، هرقدر که بخواهم. او مهربان و دلسوز و دارای قدرت تخیلِ زیاد و با شعور است. او می­اندیشد خدا هم حس شوخ‌طبعی دارد.»

فرد زمانی کامل می­شود که به تربیت تکمیلی خود بپردازد. تفاوت نوشتاری وبستر در فاصلۀ ده سال، «وقتی پتی به کالج می­رود» (1902) و «بابا لنگ ‌دراز» (1911)، رشد ادبی و فکری او را به‌خوبی آشکار می‌کند. تأکید بر عدم حضور والدین در تربیت کودک در یتیم‌خانه و نمایش احساسات یک یتیم اوج لطافت روح او را نشان می­دهد.

شوخ‌طبعی ذاتی جین در تمام آثارش موج می­زند و از او یک نویسندۀ عالی و زُبده می­سازد. شیوۀ نامه‌نگاری جین در تاریخ ادبیات جهان ثبت شده است. جین وبستر زنی محکم و مؤثر در اصلاح جامعۀ وقت آمریکا «به جایگاه زن» بود. او کسی بود که ذهن آمریکا را بر مشکلات یتیم­خانه­ها متمرکز کرد ولی خود در اثر تماس دست‌های کثیف پرستاران در بیمارستان نتوانست زنده بماند و تولد فرزند دختر خود را ببیند. اما نام و کتاب‌های او همچنان تازه و دارای روح انسان‌دوستانه و پاک بوده و هست. آلیس جین وبستر در جون 1916 از این دنیا رفت درحالی‌که در سراسر آثار او بینش اجتماعی و انسان‌دوستانه­اش در قالب داستان‌های شاد قلب هر خواننده­ای را نوازش می­کرد.

 

                                                                                    روحش شاد و نامش بلند

                                                                                         پوران لشینی ابیان

 



[1] - Fredonia

[2] - Annie Moffet Webster

[3] - Charies Luther Webster

[4] - Mark Twain

از کلبه عمو تم مارک تواین میلیون‌ها نسخه فروخته شد و این کتاب یکی از عواملی بود که باعث شد سیاه‌پوستان آمریکا موفق شوند به تساوی حقوق در سال 1930 دست یابند. این کتاب در میان سفیدپوستان آمریکایی هم رواج یافت.

[5] . Lady Jan Grey School

[6] . When Patty went to Calleje (1903)

[7] . Daddy – Long – legs (1912)

[8] . Pauperism in Italy

[9] . Tyringham Massachusetts

[10] . Ladies Home Journal

[11] . Ruth Chatterton

 

[12] . Alan Mary Simpson, Jean Webster: Storyteller Simpson, Alan And Mary With Connor, Ralph Published : 1984

[13] Ralph Connor.







ثبت نظرات


موضوع
نام و نام خانوادگی
ایمیل
شماره تماس
وبلاگ یا سایت
توضیحات